... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

پرسیدم کجا بودی؟
گفت رفته بودم پیش حاج آقا
من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده
پرسیدم خب حاج آقا چی می‌گفت؟
گفت: «من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را می‌دهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر...»
آنجا به این حرف‌های نهال خندیدم
وقتی برگشتیم خانه دوستانم تماس گرفتند و گفتند عکس های نهال در اینترنت منتشر شده که دارد با مقام معظم رهبری صحبت می‌کند و ایشان هم می‌خندند.
آنجا تازه فهمیدم که ماجرای کلاه صورتی جزئیات گفتگوی نهال با ایشان است.
عکس آقا را به نهال نشان دادم و گفتم از این حاج آقا کلاه صورتی خواستی؟ که تایید کرد و دوباره همان ماجرا را برایم تعریف کرد.

*

"اگر مجنون ...
... دل شوریده ای داشت

دل لیلی ...
... از او شوریده تـر بـــی"

تصویر: l1l.ir/751
متن: l1l.ir/7d7

آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۱۳:۱۵ - دچارِ فیش‌نگار
    :)
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۰۹:۲۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    عجب
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است


دریافت کنید


فایل ضمیمه ترجمه نامه ای است که آیهٔ الله شهید سید محمدباقر صدر از نجف اشرف در پاسخ علمای لبنان ، سید محمد الغروی ، الشیخ علی طحینی ، الشیخ حسن حریری ، الشیخ محمد جعفر شمس الدین و شهید الشیخ راغب حرب (شیخ الشهدای مقاومت لبنان) در بهمن 1357 نوشته اند و در آن به این سوال پاسخ داده اند که : جمهوری اسلامی بر چه اساس فکری استوار است؟


پی نوشت :

فقط یک نامه 7 صفحه ای متعلق به بهمن 57 و کلی حرف نو که تا به حال نشنیده بودم تقدیم به شما


۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۱
آبجی خانوم