آخه برادر من
آخه خواهر من
گیرم ولید ی غلطی کرد
شما باید بری تکرارش کنی !!!
پی نوشت:
هر گونه برداشت سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی آزاد است
روز گذشته مصادف با ۲۸ اردیبهشت ماه به مناسبت جشن خوابگاههای دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، انواع و اقسام هنجارشکنیها و اختلاط زن و مرد همراه با رقص و آواز آن هم در حضور مسئولین دانشگاه برگزار شد. جشن خوابگاهها که همهساله هفته آخر اردیبهشت ماه برگزار میشود امسال نیز در سطح دانشگاههای سراسر کشور برگزار شد؛ اما برگزاری این جشن در دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) بیشتر به مانند یک مهمانی مختلط بهمراه موسیقی و رقص و اختلاط دانشجویان دختر و پسر بود. ساعت شروع این مراسم ساعت ۱۴ اعلام شده بود و از نیم ساعت مانده به ساعت مقرر تمام صندلیهای آمفیتئاتر مرکزی پر شده بود. دانشجویان نیز در حال خوشحالی کردن بودند که صدای بلند موسیقیهای هنجارشکنانه این شادی دانشجویان را تبدیل به فرصتی برای سوءاستفاده عدهای نمود. رفتار هنجارشکنانه دانشجویان بهقدری زننده و توهینآمیز بود که در طی مراسم چندین بار دانشجویان ارزشی نسبت به جو و اختلاط بیمحابای دانشجویان دختر و پسر اعتراض شدیدی کردند، اما مسئولین گویی گوشی برای شنیدن اعتراضات دلسوازنه ایشان نداشتند. رقص و آواز تا ساعت ۱۸ ادامه یافت و در طول مراسم نیز ریاست دانشگاه و همچنین معاونت فرهنگی دانشگاه نیز به مراسم اضافه شدند، اما همچنان هنجارشکنیها ادامه داشت. مسئولین برگزاری مراسم که اعضای شورای صنفی دانشگاه نیز هستند بقدری از عمل خود خرسند بودند که چندین بار اقدام به خاموش کردن تمامی چراغهای داخل سالن آمفی تئاتر کردند، در حالیکه صدای موسیقیهای هنجارشکنانه با صدای بسیار بلندی در حال پخش بود. این پایان ماجرا نبود و در ادامه یک گروه موسیقی بعضی از آهنگهای مجاز و غیرمجاز بصورت زنده پخش کرد که این مسئله در تضاد مستقیم با فرمایشات مقام معظم رهبری در ارتباط با ممنوعیت اجرای موسیقی زنده در صحن دانشگاه است. نکته قابل تأمل در جشن دیروز حضور ریاست دانشگاه و معاونتهای دانشجویی و فرهنگی در این مراسم بود که گویی اعتراضی به این رفتارهای هنجار شکنانه ندارند.
+پایگاه خبری دانشجویان استان قزوین «کیوسنا»
بنده خدا ارسال کننده خبر احتمالا مثل من فکر می کرده دیروز 28 ام بوده.
و اما بعد
یک سال پیش که +این متن رو مینوشتم جزو دانشجوهایی بودم که هم برنامه و کرسی و همایش های ترتیب داده ش در دانشگاه لغو شده بود ، هم نمایشگاه انرژی هسته ای ش با بخشنامه دولت زیر تیغ سانسور رفته بود و هم آخرش یک روز رفته بود دانشگاه و دیده بود با دستور مسئولین که آخرش هم هیچکس نگفت کدوم مسئول ، خدماتی دانشگاه بساط نمایشگاه شون رو جمع کرده بود برده بود تو یکی از اتاق های به اصطلاح انبار داشگاه ریخته بود. اما حالا دیگه گذشت دوران دانشجویی.
امروز بعد از خوندن خبر به یاد صحبت های آقای ن ... افتادم که به بچه ها تاکید می کرد بسیج دانشجویی با فرمان مستقیم امام تشکیل شده ، پیام امام مانیفست و منشور راهبردی شماست اونقدر بخونیدش تا ملکه ذهنتون بشه.
+پیام امام رو باز کردم تا دوباره بخونمش ولی این بار به جای اینکه با قسمت "سلاح پولادین صبر و ایمان " دلم گرم بشه ، با این قسمت پیام بیشتر دلگرم شدم : اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.
پی نوشت:
واسه شما سوال نشده چرا این روزها کمتر سیاسی مینویسم !
خسته شدم ؟
هرگز
ناامید از مسئولین ؟
اون که چند سالی هست امید اول و آخرمون در بین مسئولین ، آقاست و بس
پس چی ؟
هیچی!
اون کار رسانه ای که در جریان بودید. الان روزی حداقل تلکس خبری 50-60 تا خبرگزاری جلو چشمم هست . من قبلا فکر می کردم هر کی از ننه باباش قهر میکنه میره فوتبالیست و خواننده میشه ، الان تازه متوجه شدم یک گزینه سومی هم هست به نام ایجاد خبرگزاری. یعنی آن چنان در دریای خبر غرق هستم دیگه نمی دونم از کدوم خبر بنویسم. بخوام بنویسم کلا باید اینجا رو تغییر کاربری بدم به خبرگزاری. بعد قسمت جالبش اینجاست که میخوام خبر تایید کنم یک خط حاشیه هم مینویسم برای مسئول مربوطه. یعنی بنده خدا دیگه فهمیده من نمیتونم سکوت سیاسی اختیار کنم.
بگذریم
این عکس هم که دیگه آشکار هست . شاهکار خبرگزاری اصولگرا و روزنامه اصلاح طلب.
پی نوشت :
دیشب به دوستان حشد الشعبی پاتک زدیم ، امشب به برادران انصارالله.
کی باور میکرد من دوستدار زبان انگلیسی که نمایشنامه انگلیسی میگرفتم دستم به هر تلاشی شده با دیکشنری میخوندم که زبانم خوب بشه به مدد سیاه فکرهای محترم ( هر چه نگاه می کنم نقطه روشنی در وجودشون نمیبینم که بگم روشن فکر) تا این حد فراری و متنفر از انگلیسی بشم. و از اون ور من متنفر از هر چی زبان عربی و قواعدش به مدد م... و *** (به دلیل مسائل امنیتی سانسور میکنم) و برادران و خواهران محور مقاومت بیفتم به یاد گرفتن زبان عربی ولو در حد چهار تا لغت و جمله دست و پا شکسته. هر چند که باز آخرش کم میارم . باز بحرینی ها خوبند ، اکثرا فارسی بلدند. سوری ها هم یک جوری با انگلیسی دست و پا شکسته جبران میکنم. ولی این عراقی و یمنی ها رو بندگان خدا بعضی وقتا میمونند من چی دارم میگم . خلاصه در حال حاضر کتاب انگلیسی جلومون باز هست ان شاالله برای کنکور ارشد ، عربی هم قرار شد یک سی دی برسه دستم تا بعد ببینیم چه میشود
اصل نوشت :