بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه هفته قبل به عنوان مستمع به یک برنامه گفتگو محور در دانشگاه دعوت شده بودم . همین طور که دقیقه ها می گذشت و حسرت برگزار شدن یک برنامه سر ساعت روی دلم می ماند ، با صدای دختر جوانی که کنار دستم نشسته بود به خود آمدم ...
+ ببخشید !
- بفرمایید
+ شما مسئولین دانشگاه رو می شناسید؟
- تا حدودی ! چطور مگه؟
+ من آشنایی ندارم باهاشون . گفتم شاید با شما مطرح کنم که بهشون منتقل کنید بهتر باشه
- در خدمتم
+ روز ... اینجا تئاتر اجرا شد ، شما بودید ؟
- نه متاسفانه ، چطور بود؟ خوب بود؟
+ تبلیغات برنامه شون خیلی خوب بود ، زمانش هم خوب بود اما ...
- اما چی ؟! موضوعش خوب نبود؟!
+ اصلا موضوع نداشت . مثلا یک نمایش نامه خارجی بود . راحت فحش می دادند ، بعدش شروع کردند آهنگ ... خوندن ،بازیگر زن نداشتند ولی زن پوش داشتند و تا خواستند رقصیدن ...
- از مسئولین دانشگاه کسی نبود ؟!
+ هیچکس نبود . یک عده از دانشجوها به نشانه اعتراض بلند شدند رفتند ولی ...
- خب؟!
+ ولی جلوی اجراء مجددش رو هم نگرفتند!
- یعنی دوبار اجراء داشتند ؟
+ بله ...
*
امروز که داشتم دنبال فایل تصویری برنامه تیتر امشب می گشتم تا نقدی بر جوسازی ها و دروغ های جناب سید ضیا هاشمی معاون فرهنگی وزارت علوم بنویسم به این خبر برخوردم و یاد مکالمه هفته قبلم با آن دختر دانشجو افتادم .
یقینا من حرف های خودم را دارم و انتقادها و نظرات خاص خودم اما به یک نقل قول بسنده میکنم و نتیجه گیری از دو لینک یاد شده در بالا را بر عهده خود خواننده محترم وا می گذارم .