... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

پرسیدم کجا بودی؟
گفت رفته بودم پیش حاج آقا
من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده
پرسیدم خب حاج آقا چی می‌گفت؟
گفت: «من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را می‌دهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر...»
آنجا به این حرف‌های نهال خندیدم
وقتی برگشتیم خانه دوستانم تماس گرفتند و گفتند عکس های نهال در اینترنت منتشر شده که دارد با مقام معظم رهبری صحبت می‌کند و ایشان هم می‌خندند.
آنجا تازه فهمیدم که ماجرای کلاه صورتی جزئیات گفتگوی نهال با ایشان است.
عکس آقا را به نهال نشان دادم و گفتم از این حاج آقا کلاه صورتی خواستی؟ که تایید کرد و دوباره همان ماجرا را برایم تعریف کرد.

*

"اگر مجنون ...
... دل شوریده ای داشت

دل لیلی ...
... از او شوریده تـر بـــی"

تصویر: l1l.ir/751
متن: l1l.ir/7d7

آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۱۳:۱۵ - دچارِ فیش‌نگار
    :)
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۰۹:۲۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    عجب
پیوندهای روزانه

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است

به یک انسان شریف نیازمندم جهت یافتن متن یا فیلم کامل سخنرانی اخیر جان کری.
میخوام بفرستم وزارت خارجه برای جناب ظریف، آخه حسن ظن ...نه ام** میگه ازش خبر ندارن.
** اینقدر خودم رو به تغافل زدم ، سیاه و کبود شدم

اصل مطلب نوشت:

ان شاالله فردا میریم راهپیمایی روز قدس چون به گفته حضرت  آقا "امروز مسأله فلسطین، مسأله اوّل جهان اسلام است"

مرگ بر آمریکا و اسرائیل هم میگیم، همونی که امام خمینی (ره) فرمود " آمریکایی که صهیونیسم را تقویت می‌کند تا برادران ما را فوج فوج بکشند".

حقوق میلیونی نداریم ولی همون دو زار ده شاهی پول تو جیبیمون رو هم پنجاه پنجاه بین کمیته امداد و کمک به مقاومت تقسیم میکنیم چرا که شهید مطهری گفتند "واللّه‏ این انفاق وکمک به مردم فلسطین واجب است. مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سؤالی که بعد از مردن از ما می‏کنند، همین است که در زمینه هم‏بستگی اسلامی چه کردید؟"

عیان هم میگیم چون یادآوری واجبات مصداق ریا نمیشه، به ویژه واجباتی که فراموش شده. میگم فراموش شده چون اگر فراموش نمیشد امروز اوضاع ممالک اسلامی اینطور نبود که پیش بینی حضرت امام به حقیقت بپیونده :

"اگر ملت اسلام بیدار نشوند و به وظایف خود آگاه نگردند، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت نکنند و به پا نخیزند، اگر اسلام واقعی که عامل وحدت و تحرک کلیه فرق مسلمانان در مقابل بیگانگان است و ضامن سیادت و استقلال ملل مسلمان و کشور های اسلامی می باشد به دست عوامل و ایادی اجانب و در زیر پرده سیاه استعماری افروخته گردد، روزهای سیاهت و نکبت بارتری برای جامعه‌های اسلامی در پیش است و خطر ویران کننده‌ای متوجه اساس اسلام و احکام قرآن است."

تازه همه این ها رو هم بندازیم پشت گوش ، تازه میرسیم به کلام سیدالشهدا علیه السلام که فرمود " اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید". یعنی آزادگی و دفاع از مظلوم حداقل شرافت انسانی هست. حداقلش. و ما به حداقل ها راضی نمیشیم.


این لینک هم توصیه می شود : +اگر در فلسطین به دنیا آمده بودم ...
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۱
آبجی خانوم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً

آنان که پیوسته در انتظار حوادث برای شما می نشینند ، پس اگر از جانب خدا برای شما پیروزیی رسید می گویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس سهم ما را از غنایم بدهید) ، و اگر برای کافران بهره ای (از پیروزی) باشد (به کفار) می گویند: آیا ما (در گفتگو) بر شما چیره نمی شدیم (که عقاید خود را محکم دارید تا پیروز شوید) و آیا در جنگ ها بر شما پیروز نمی شدیم و دست از سرتان برمی داشتیم و شما را از (آسیب) مؤمنان مانع می شدیم؟ (پس ما را در غنیمت شریک سازید) . خداوند در روز قیامت میان شما داوری خواهد کرد ، و هرگز خدا برای کافران راه تسلّطی بر مؤمنان قرار نخواهد داد.

*سوره نساء ، آیه 141

برخی از مفسران گفته اند که از این جمله استفاده می شود که کافران نه تنها از نظر منطق ، بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و ... بر افراد با ایمان چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدان های گوناگون با چشم خود می بینیم، به خاطر این است که بسیاری از مسلمانان ، مومنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظایف و مسئولیت ها و رسالت های خویش را به کلی فراموش کرده اند. نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه جهاد را به معنای واقعی کلمه انجام می دهند و نه علم و آگاهی لازم را - که اسلام کسب آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است - دارند.
*قرآن حکیم به نقل از جلد چهارم تفسیر نمونه

برادران و خواهران عزیز! من این حرف را شاید با کم‌ و زیاد دَه‌ها بار گفته‌ام، باز هم تکرار میکنم: ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّه‌ی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشه‌اش زدیم، از آن گوشه‌اش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه این‌جوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّه‌ی انقلابی و احیاء روحیّه‌ی مجاهدت است. مجاهدت، میدانهای فراوانی دارد؛ البتّه همه‌ی میدانهای مجاهدت هم خطر دارد. شهدای هسته‌ای را ببینید! در میدان علم کار کردند امّا مورد تعرّض دشمن قرار گرفتند؛ این‌ جهاد است. فَضََّلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَی القاعِدینَ اَجرًا عَظیمًا؛(آیه 95 سوره نساء) خب، اینکه‌ خدای متعال برای مجاهدین فضیلت قائل شده است، برای مجاهدت رتبه قائل شده است، برای همین است.
*امام خامنه ای در دیدار خانواده شهدا ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

پی نوشت :
مقایسه این دو خبر با خودتون
1. کارشناس سیاسی فلسطینی در واکنش به از سرگیری روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی: خط مذاکره به شکست می انجامد. حزب الله را ببینید. حزب الله با مقاومت توانست اراضی تحت اشغالش را باز پس بگیرید اما فلسطین هنوز درگیر مذاکرات است.
2. روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان وابسته به اصلاح طلبان : انزوایی که تحریم‌ها به اقتصاد ایران تحمیل کرده باعث شده موج نوسان‌های بزرگ و کوچک تاثیری برحال و روزش نداشته باشد. شوک خروج انگلیس از اتحادیه اروپا هنوز سایه خود را از سر بازارهای جهانی کم نکرده است.
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۵:۰۱
آبجی خانوم

باور کنید آدمى در زندگى غالباً در اثر مرعوب شدن یا مجذوب شـدن دچار لغزش مى شود. آنان که مى لغزند، یا مرعوب اند، یا مجذوب. به آنکه در برابر عظمت زیبایى و دلربایى چیزى مفتـون شـده و خـود را باختـه، مى گوییم مجذوب. به آنکه در برابـر صـفوت و سـیطره قـدرتى خـود را باخته، مى گوییم مرعوب. آدمى که خود را نبازد بـه ایـن زودى هـا دچـار لغزش نمى شود.

این یک نکته عالى اسلامى است. مسلمان حق نـدارد در برابر هیچ چیز خـود را ببـازد. البتـه او بـه حکـم اینکـه انسـان اسـت از چیزهاى خوب خوشش مىآید؛ امـا خـوش آمـدن یـک مطلـب اسـت، مجذوب شدن و خود باختن و عنان اراده را از کـف دادن مطلـب دیگـر. این دو معمولاً با هم خلط مى شـوند. بـه جـوان، دختـر، پسـر، زن، مـرد، مى گویى در برابر این ظواهر فریبنده حیات ایـنقـدر پـا روى همـه چیـز نگذار؛ مى گوید، مگر من آدم نیستم و دل ندارم؟ این درست؛ بنده هم دل دارم، شما هم دل دارى، اما اراده را نگـه دار و خـوددار بـاش. ببـین ایـن چیزى که تو از آن خوشت مى آید تا چه اندازه برایت سـودمند و تـا چـه اندازه مضر است. ببین اگر سودمند اسـت از چـه راهـى مـى تـوانى آن را به دست بیـاورى؛ از راه حـلال یـا حـرام؟ از راه شـرافتمندانـه یـا از راه غیرشرافتمندانه؟ نکته در اینجاست: خود را نباز.

مسلمان حق ندارد در برابر قدرتها مرعوب باشد ـ هر قدرت انسانى، یـا هر قدرت طبیعىِ بالاتر از آن. معناى نماز آیات همین است. آدمیزاد در موقـع زلزله هاى سخت، خود را مى بازد. متأسفانه ایـن نمـاز را بـد معنـى مـى کننـد. خیال مى کنند اسلام به مسلمانها گفته موقع زلزله و گرفتن ماه و خورشـید و از این قبیل، براى اینکه بلا برطرف شود نماز آیات بخوانند. اصلاً معنـاى نماز آیات این نیست. اگر کسى ذره اى با روایات ما آشنا باشد مـى فهمـد که معناى نماز آیات اصلاً این نیست. معناى نماز آیات ایـن اسـت: بشـر ممکن است در برابر حوادث فـوق العـاده طبیعـى خـود را ببـازد؛ اسـلام مى گوید در این هنگام فوراً بگو: "الله اکبر"؛ یعنى اینها هیچ عظمت ندارد، خود را نباز! اگر تاریخ اسلام را مطالعه کنید مى بینیـد شـعار سـربازان مسـلمان در میدان جنگ "الله اکبر" بود؛ یک مرتبه همه بـا هـم مـى گفتنـد "الله اکبـر"، و پشت دشمن را به لرزه در مى آوردند.

بنابراین، من مسلمانم و نماز را شروع مى کنم:

"الله اکبر"؛ یعنى من نـه مرعوب چیزى هستم، نه مجذوب چیـزى. خـدا از همـه چیـز بـزرگتـر است.

بعد از آن: بسم الله الرحمن الرحیم. شما مى دانید ـ این روزها معمول است و سابقاً نیز معمول بوده ــ کـه وقتى مى خواستند جایى را افتتاح کنند مى گفتند به نام نامى فلانى اینجا را افتتاح مى کنیم. در اسلام این معنا قدغن است. هر کـار بـه نـام خداسـت. تنها خداست که مى شود به نام او کارى را شـروع کـرد، جـایى را افتتـاح کرد، یا بنایى را بنیان گذاشت. مسلمان، همه کارش را تنها به نـام خـداى بخشایشگر مهربان آغاز مى کند.

الحمد الله رب العالمین: ستایش مخصوص خداست؛ خداى جهانیان. تملق و چاپلوسى از عوامـل فسـاد دو جانبـه اسـت. هـم بـراى شـخص متملق فساد روحى و پستى و دنائت مى آورد، هم آن کسى را که دیگـران تملق او را مى گویند گمراه مى کند؛ یعنى فساد دو جانبه دارد. مسـلمان از هیچکس ستایشگرى نمى کند، گرچه قدردانى مى کند؛ مثلاً مى گوید فلانى مردى خدمتگزار است. این، قدردانى و شکر است. انسان باید سپاسـگزار همه کس باشد. شما به من محبتـى مـى کنیـد، مـن نیـز مـى گـویم بسـیار متشکرم. این لازم است. تشکر، یعنى سپاسگزارى در برابـر محبـت شـما. اما اگر شما به من محبتى کنید و من بگویم متشکرم، بعد هم شـروع کـنم براى شما اوصاف حمیده و خصال پسندیده اى را برشمارم که یا هیچ یک از آنها در شما نیست، یا مقدار کمى در شما وجـود دارد ولـى مـن آن را چند برابر بکنم، این عمل ستایشـگرى اسـت. تنهـا موجـودى کـه انسـان مى تواند و شاید و باید که زبان به ستایش او بگشاید خداست، کـه کمـال مطلق است و هر چه درباره او بگوییم باز هـم کـم اسـت. امـا در مـورد انسانها حساب داشته باشید؛ از ایشان قدردانى، تشکر، سپاسگزارى بکنید، ولى ستایشگرى نکنید. حمد و ستایشـگرى مخصـوص خـداى جهانیـان است.

الرحمن الرحیم: خداى مهربان. مالک یوم الدین: خـدایى کـه روز کیفـر و پـاداش دارد(توجـه بـه معاد).

ایاک نعبد و ایاک نستعین: بارالها! ما فقط تو را مى پرستیم و در برابـر هیچکس دیگر حالت پرستش نداریم و کمکهاى غیبى را فقط از تـو مى خواهیم. توجه بفرمایید، ما از همه چیز کمـک مـى گیـریم؛ بـه ایـن معنـى کـه یـا فعالیت مى کنیم، یا معامله مى کنیم. تنها موجودى که از او کمک مى گیـریم اما نه به صورت معامله، خداست ـ و معنى "ایاک نستعین" همـین اسـت. مسلمان چشم طمع به هیچ کس ندارد؛ و گرنه از او استعانتى شـرک آمیـز خواسته است. با دیگران یا به صورت کار و فعالیت روبرو مى شود، یا بـه صورت معامله، توافق و قرارداد. اما توقع کمک هاى آقامنشانه از اشخاص داشتن، نوعى پستى است که به روح بلند مسلمان نشاید. آن روزى که مسلمان کمک آقامنشانه از کسى بخواهد فقط حـق دارد آن را از یک نفر طلب کند؛ آن هم خداست. این گونه کمک خواستن، در منطق یک مسلمان منحصر به خداست.

اهدنا الصراط المستقیم: بارالها! راه راست را به ما بنما. صراط الذین انعمت علیهم: راه مردمى که نعمتت را بـر آنهـا ارزانـى داشتى و از نعمتت برخوردارند. غیر المغضوب علیهم: نه راه آنها که به خشمت گرفتارند؛ ولاالضالین: و نه راهى که گمراهان مى روند. این خواسته هاى اصیل یک مسلمان از خدا در هر نماز اسـت. بعـد از آن نیز مقدارى قرآن مى خواند: بسم االله الرحمن الرحیم. قـل هـواالله احـد؛ بگـو خـدا تنهـا یـک خداست. االله الصمد؛ خداى به تمام معنا کامل؛ خداى کمال مطلق. لم یلد و لم یولد؛ خدایى که نه زاده و نه زاییده شده. و لم یکن له کفواً احد؛ و نه همتایى دارد. نمازگزار وقتى که اینها را مى گوید مفاهیم و تعالیم عالى اسلام را به خـود تلقین مى کند. بعد مى گوید: االله اکبر (البته این ذکـر مسـتحب اسـت)؛ بـه رکوع مى رود و خم مى شود.

توجه کنید! خم شدن یک مسلمان به حالـت رکوع در نماز معنا دارد. معناى آن این است که مسلمان در برابر هیچکس دیگر تعظیم نمى کند. مگر نه اینکه شما وقتى به حالـت رکـوع مـى رویـد مى گویید سبحان ربى العظیم و بحمده؟ پاک باد خداى من که بزرگ است و ستایش از آن اوست. گفتن این جمله چه معنایى دارد؟ یعنى: عظمتى که مرا وادار به تعظیم کردن و خم شدن مى کند مخصوص خداست. پاک باد خدا که من در برابر کسى جز او به حالت تعظیم خم نشوم.

تاریخ اسلام را بخوانید. در موقعى که پیغمبـر (ص) و مسـلمانهـا در مکه گرفتارند و تحت فشار دشمنان قرار دارند و با عده کمى که دارند بر ستى و موجودیت خود مى ترسند، عده اى مسلمان به فرمان پیغمبر، بـراى اینکه مبادا نهال اسلام قبل از بارور شدن در مکـه خشـک شـود، دسـتور مى گیرند به حبشه مهاجرت کنند. هفتاد و چند نفر بتدریج ـ و نه در یـک نوبت ـ به حبشه آمدند. وقتى به حبشه مى آیند، نجاشى پادشاه حبشـه بـه آنان پناه مى دهد. قریش هم یکى دو نفر مـأمور بـا هـدایا و تحـف پـیش نجاشى مى فرستند و در خواست مى کنند که اینان را از خاک خود بیـرون کن و دستور بده به سرزمین پدرى و مادرى و وطن آباء و اجدادى خـود برگردند. نجاشى پاسخ مى دهد که من اینان را ندیده ام، ولى براى چه باید این کار را بکنم؟ مى گویند اینها دین پدر و مادرى، دین آباء و اجـدادى و مقدسات ملى خود را زیر پا گذاشته اند. مىگوید من کـه نمـى دانـم؛ بایـد اینها بیایند تا ببینم حرف حسابشان چیست. قرار مى شود در فلان روز که بار عام است، به چند نفر، یا به همه این عده اى که به عنوان پیروان محمد (ص) به پایتخت حبشه آمده اند، اجـازه بدهند که به حضور نجاشى امپراطور حبشـه بیاینـد. نجاشـى امپراطـورى مسیحى است. به این نکته توجه بفرمایید کـه وقتـى بـه ایـن مسـلمانهـا اطلاع مى دهند، مى گویند همه که برویم فایده ندارد؛ ما دو نفـر از آنهـا را که ارزنده ترند به عنوان نماینده انتخاب مى کنـیم تـا برونـد.

یکـى از آنهـا جعفر بن ابى طالب، برادر على بن ابیطالب ـ علیـه السـلام ــ اسـت. قـرار مى شود این دو نفر بیایند و از حقوق مسلمانان پناهنده به حبشه در برابـر شکایت نمایندگان قریش، در پیشگاه و حضور نجاشى دفاع کننـد. وقتـى جعفر و همراهش مى خواهند به تـالارى کـه نجاشـى در آن روى تخـت نشسته وارد شوند سرشان را راست مى گیرند و وارد مى شـوند. درباریـان نجاشى و مأمورین تشریفات در برابر نجاشى تا زمین خم مى شـوند و بـه آنها مى گویند به خاک بیفتند. اما اینان اصلاً تکـان نمـى خورنـد. بـه آنهـا مى گویند مگر شما وحشى هستید؟ مگر شما آدم نیستید؟ داریـد در برابـر امپراطور حاضر مى شوید! اینان پاسخ مى دهند که اى بیچاره ها! ما اگر قرار بود به خاک بیفتیم اینجا نمى آمدیم؛ ما اینجا آمدیم تا در برابر انسانها بـه خاک نیفتیم. جعفر و همراهش در چنین موقع حساس و خطیرى حاضـر نمى شوند در برابر نجاشى قد خم کنند. بله، این است مسلمان!

مسلمان در برابر هیچکـس تعظـیم نمـى کنـد. مـن حتى به بچه هاى کوچک خودم که گاهى از سر تقلید از دیگران مـى خواهنـد به من یا مادرشان احترام بگذارند و تعظیم کنند گفته ام مبادا حتى در برابر مـن تعظیم کنید؛ در برابر هیچکس تعظیم نکنید. من هم شخصـاً تـاکنون در برابـر هیچکس تعظیم نکرده ام و نخواهم کرد. من مسـلمانم؛ مسـلمان کـه در برابـر کسى تعظیم نمى کند ـ : سبحان ربى العظیم و بحمده.

بعـد برمـىخیـزد و بـه خاک مى افتد. عده اى در برابر بزرگان به خاک مى افتند، امـا مسـلمان در برابـر خدا به خاک مى افتد و مى گوید: سبحان ربى الاعلى و بحمده. اگـر قـرار است عده اى در برابر متوسطین تعظیم کنند و در برابر بزرگترها به خاک افتند، براى من بزرگترینِ بزرگترها (الاعلى) و بالاترینِ بالاها خداسـت. پاک باد خداى بالاتر از همه که من در برابر کسى جز او به خاک بیفتم.

این یک رکعت نماز. حال واقعاً بگویید، اگر مسلمان در هـر روز پـنج بار این تمرین را بکند و این سرود توحید و یکتاپرستى را بخواند چقـدر اثر دارد! حالا توجه مىفرمایید نماز چیست؟ ...

عده اى مى پرسند خیلى ها هستند، نمازشان ترک نمى شود، اما نادرستى هم مى کنند؛ مال مردم را هم مى خورند؛ دروغ هم مى گویند؛ خیانـت هـم مى کنند. پاسخ این اشکال چیست؟ با جواب دادن بـه ایـن مسـأله بحـث امشب را تمام مى کنم. جواب و حل این مطلب این است که بـرادر عزیـز و خواهر عزیز! هر کسى مقدارى کمال و فضیلت و مقدارى هم بى کمالى و بى فضیلتى دارد. کامل مطلق فقط خداست. آن آدمى که مـى بینیـد نمـاز مى خواند اما دروغ هم مى گوید و خیانت هم مى کند، اگر نماز نمى خوانـد از دیوار مردم هم بالا مى رفت. اثر نماز خواندن او این است کـه از بیشـتر شدن فساد او و فاسدتر شدنش تـا حـدودى جلـوگیرى مـى کنـد؛ و ایـن غنیمت است. ما معمولاً به این اثرها توجه نمى کنیم.


پی نوشت :

1. انتخاب یک موضوع از میان حجم مباحث فقهی و قضایی و سیاسی ای که از این شهید بزرگ ، شهید بهشتی به جا مونده واقعا سخت بود. راه درازی در پیش داریم برای شناخت ایشون.

2. دانلود کتاب سرود یکتاپرستی

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۰
آبجی خانوم

   

 

 


شب جمعه ست

یادی کنیم از مهمانان خوان کرم سیدالشهدا

ولو با ذکر یک صلوات

+

پدرهاشان سربازان و فرماندهان و سرداران جنگ سخت بودند

از جان گذشتند

ما سربازان و فرماندهان جنگ نرم ، جنگ اقتصاد و فرهنگ و علم

چه می کنیم ؟

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۴
آبجی خانوم

صدیقه (ملیحه) حکمت، همسر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی عصر امروز به دیار باقی شتافت ...

قرین رحمت حق باشند ان شاالله

دلم نیومد به قرائت فاتحه بسنده کنم

شاید خوندن بخش هایی از نامه های شهید بابایی به همسرش خالی از لطف نباشه .

***

ملیحه جان

همان طوری که میدانی احترام مادر واجب است. اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت میشود مادر است که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش میباشد.

ملیحه جان اگر مثلاً نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتماً از قرآن مجید و سخنان پیامبران و امامان استفاده کن و کمک بگیر. نترس هر چه میخواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن. هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست میشه ولی من میخواهم که همیشه خوب فکر کنی. مثلاً وقتی یک نفر به تو حرفی میزند زود ناراحت نشو، درباره اش فکر کن ببین آیا واقعاً این حرف درسته یا نه البته بوسیله ایمانی که به خدا داری.

ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد. اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتماً به او کمک کن. تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که میشناسی و یا نمیشناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه. هر کسی که به تو بدی میکند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.

ملیحه جان در این دنیا فقط پاکی، صداقت، ایمان، محبت به مردم، جان دادن در راه وطن، عبادت باقی میماند. تا میتوانی به مردم کمک کن. حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن. اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت، فامیلت را که چیزی ندارد، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتوانی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلاً چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر.

ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی میگویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد. هرگز اشتباه فکر نکند. همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند. چون جز این راه، راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد.

ملیحه باید مجدداً قول بدهی که همیشه با حجاب باشی. همیشه با ایمان باشی. همیشه به مردم کمک کنی. به همه محبت کنی. در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست. اگه میخواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرف هایم گوش کنی.

ملیحه هر چقدر میتوانی درس بخوان. درس بخوان درس بخوان. خوب فکر کن. به مردم کمک کن. کمک کن. خوب قضاوت کن. همیشه از خدا کمک بخواه. حتماً نماز بخوان. راه خدا را هرگز فراموش نکن. همیشه این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را به خاطرت بسپار: «کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود.»

ملیحه مهربانم هروقت نماز می خونی برام دعا کن.

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۹
آبجی خانوم


یادی از شهید محمد جهان آرا

سالروز آزاد سازی خرمشهر

پی نوشت :
حرف های زیادی داشتم از چهار سفرم به خرمشهر، ولی شرایط نوشتن نیست. پس همه ش رو در تیتر مطلب خلاصه کردم.
۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۵
آبجی خانوم

رسما داشتم لقمه هام رو به زور قورت میدادم ...

سربازهای عراقی که منصور رو میندازند توی سلول انفرادی دیگه دوان نمیارم ...


من : به یاد شب های من زنده ام خوانی

آبجی : آره دقیقا داشتم به همین فکر میکردم یادش بخیر " من محمدجواد تندگویان وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران هستم "

مامان : (زیر لب) خدابیامرزدش

من : ولی من یاد اون خلبان افتادم ...


و بعد سکوت بود و سکوت و بغضی که در تلاش بودیم برای نترکیدنش ...


***

"شما که هستید؟

خودتان که هستید؟

من خلبان هواپیمای فانتوم، محمدرضا لبیبی خلبان هستم. شما که هستید؟

ما 4 دختر ایرانی هستیم

( ... )

صدای چه بود؟

صدای کوبیدن سر خودم به دیوار"

----- من زنده ام ----


پی نوشت :

+ چقدر حرف نگفته داره تاریخ . حرف هایی که میخوان فراموشش کنیم ...

+ یادش بخیر غیرت مردانه ای که سر به دیوار می کوبید ، یادش بخیر حیای زنانه ای که برای چادر مشکی اعتصاب می کرد ...

+ می گفت حاج احمد هم خیانت بنی صدر رو در صدر دولت میدید و در جبهه می ایستاد ، چون ایمان داشت به حقانیت این راه ، چون میدونست وظیفه ش ایستادن هست. پس اگه ایمان داری به این راه ، پس اگه اعتقاد داری به ایستادن ، وایسا ، مثل حاج احمد پشت امامت وایسا، بلکه محکم تر از حاج احمد ...

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۷
آبجی خانوم

امروز ...

دیروز ...

و روزهایی که گذشت ...

و حتی فرداها

مهمانی را باید درست تمام کرد

حتی اگر مهمانی چند صباح این دنیای فانی باشد

اصل نوشت :

قال امیر المومنین علیه السلام : 

ایها الناس ان الموت لا یفوته المقیم و لایعجزه الهارب لیس عن الموت محیص و من لم یمت یقتل و ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.

ای مردم همانا ایستادگان و فراریان را از مرگ گریزی نیست و هر کس به مرگ طبیعی نمیرد کشته می شود و شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.

وسائل الشیعه. ج11. ص8. حدیث12

پی نوشت :

دریافت فایل

بسم الله . أستعد . جمیع . قطار . أنتظم . حزب الله . تأهب
الى القدس سلام الى عبق الوحی وأریج النبوة / الولاء للنهج المحمدی الاصیل / العهد للامام الخمینی المقدس / البیعة للمرجع الأعلى الأمام الخامنیء المفدى / الوفاء لشهداء حزب الله / القسم لله الواحد الجبار / القسم للقدس العزیزة / عهدا لک خمینی / نبایعک خامنیء / قسما للمهدی و بروح الله / للخامنیء لولی الله / للسید عباس لشهید الله / إننا على العهد یا نصر الله
۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۳
آبجی خانوم
صبح که بیدار شدم دوباره مشغول نمودارهای تحلیل کارگاه ارزش شدم تا حوالی ظهر ، بعدش هم رفتم سراغ اطلاعاتی که باید از سایت فدراسیون دانلود میکردم که یاد مناسبت تاریخی امروز افتادم ...

سایت آقا رو باز کردم تا عبارت طبس رو جستجو کنم ، دیدم نماهنگ +طوفان شن رو دوباره منتشر کردند. داشتم نماهنگ رو نگاه میکردم که یا شهید منتظر قائم افتادم. فرمانده سپاه یزد. بعد از واقعه طبس برای سرکشی و حفاظت از منطقه رفته بود که ...

هر چقدر فکر کردم چهره شهید رو به یاد نیاوردم. جستجو که کردم دیدم عکسشون جزو شهدای محوری سال 95 هست، درست کنار تصویر شهید اقبالی. همین دیروز بود که وسط اون همه بنر تبلیغاتی انتخابات و تبلیغات کنسرت، عکس سید علی در لباس خلبانی دلم رو گرم کرد، قهرمان کمان 99 ...

داشتم فکر میکردم به شهادت سید علی اقبالی، به شهادت مهدی منتظر قائم. اولی به دستور صدام جانی اونطور مظلومانه به شهادت رسید و دومی طی فرمان خائنانه بنی صدر خائن ...

امام درست گفت که "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند". اما امان از خیانت خودی ...


اصل نوشت:

" تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ "

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۷
آبجی خانوم

نشسته بودیم روی نیمکت رو به درختها و هر از چندگاهی برای اشعه های دم غروب خورشید که از لا به لا برگها رخ نشان میدادن دستی تکون میدادیم. حرفمون رسید به مراسم هفتم آخرین شهید مدافع حرم استان و نو عروسی که هشت ماه بیشتر از وصال معشوقش نمیگذشت. لحظه ای سکوت کرد و بعد گفت "راستی چرا ندیدمت؟". گفتم "من هم کسی از بچه ها رو توی اون شلوغی ندیدم فقط دیدم ی نفر بلند شد و برام دست تکون داد که رفتم جلو دیدم فاطمه ست". و فاطمه هم خواهر شهید هست ، شهید مبارزه با تروریست های پژاک و او فاطمه رو بهتر و بیشتر از من میشناسه. نگاهم کرد و گفت "سخته ". گفتم "بله سخته ولی چاره چیه؟". نگاهم کرد. گفتم" از محرم فقط بسنده کنیم به اشک ریختن؟". لبخندی زد و گفت "پس خدا نصیبمون کنه ، هر چند ما که از این شانس ها نداریم". گفتم " نصیبمون هم نشه تازه میشیم مثل آسیه". چپ نگاهم کرد "چی میگی؟!". گفتم "خداست و عاشقانه هاش،  برای خدا تکلیف قائل نشیم، دوست داره ، عشقش میکشه یکی بشه آسیه ، یکی زینب". خندید و خندیدم تا پنهون کنم آتشی رو که به جانم زد روضه های در دل خوانده ...


این روزها نام بانو که میاد سخنرانی سید اولین چیزی هست که از ذهنم میگذره ...


«لبیک یا حسین» نَحنُ سَوفَ نَبقی هُنا وسَوفَ یَبقی نِدائُنا أن یَفهَمَهُ الإِمِرِکیّین . أمِرِکیّیون لا یَعرِفون ماذا یَعنی «لبّیکَ یا حُسَین» . «لَبّیکَ یا حُسَین» یَعنی أنَّکَ تَکونُ حاضِراً فی المَعرَکَة وَلو کُنتَ وَحدَه وَلو تَرَکَکَ النّاس وَاتَّهَمَکَ النّاس وَخَذَلَکَ النّاس. «لبّیکَ یا حُسَین» یَعنی أن تَکونَ أنتَ و مالُکَ وَ أهلُکَ وَ أولادُکَ فی هذه المَعرَکة. «لََبَّیکَ یا حُسَین» یَعنی أن تَدفَعَ الاُمُّ بِوَلَدِها لِیُقاتل فَإذا استُشهِدَ و اهتُزَّ رأسُه وَ اُلقیَ بِهِ إلی آُمِّهِ فوَضعتهُ فی حِجرِها وَ مَسَحَ الدَّمَ و التُّرابَ عن وَجهِهِ وَ قالَت لَهُ راضیَةً مُحتَسِبَةً بَیَّضَ اللّهُ وَجهَکَ یا بُنَیَّ کَما بیَّضتَ وَجهی عِندَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ یَومَ القیامَة. هذا یَعنی «لََبَّیکَ یا حُسَین». «لَبَّیکَ یا حُسَین» یَعنی أن تأتی الاُمُّ وَ الاُختُ وَ الزّوجَة لِتُلبِسَ زوجَها أو أخاها أو إبنَها جامةَ الحَرب و تَدفَعُه إلی الجِهاد. «لبّیکَ یا حسَین» یَعنی أن تُقَدِّمَ زَینَبُ لأخیها الحُسَین جَوازَ المَنیَّةِ و الشَّهادة . هذا یَعنی «لََبَّیکَ یا حُسَین» . وَ بِهِ نَختُم لِیَسمَعَهُ العالم . العَمَل إذا احتاجوا الینا فی ساحةٍ اُخری. لَن نکونَ حَمَلَةَ الأکفانِ فَقَط وَ إنَّما سَنَکونُ حَمَلَةَ الأکفانِ وَ السِّلاح. وَالخِتام «لَبَّیکَ یا حُسَین» دریافت ترجمه


اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکـاتُهُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنـا وَبَیْنَکُمْ فِى الْجَنَّةِ
وَحَشَرَنـا فی زُمْرَتِکُمْ، وَاَوْرَدَنـا حَوْضَ نَبیِّکُمْ
وَسَقـانـا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طـالِب
صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنـا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ
وَاَنْ یَجْمَعَنـا وَاِیّـاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
وَاَنْ لا یَسْلُبَنـا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ  وَلِیٌّ قَدیرٌ
رزق امشب : سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود

رزق امشب : هر دختری که زینب کبری نمی شود
پی نوشت :
التماس دعای عاقبت بخیری ...
۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۱۴
آبجی خانوم