... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

پرسیدم کجا بودی؟
گفت رفته بودم پیش حاج آقا
من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده
پرسیدم خب حاج آقا چی می‌گفت؟
گفت: «من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را می‌دهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر...»
آنجا به این حرف‌های نهال خندیدم
وقتی برگشتیم خانه دوستانم تماس گرفتند و گفتند عکس های نهال در اینترنت منتشر شده که دارد با مقام معظم رهبری صحبت می‌کند و ایشان هم می‌خندند.
آنجا تازه فهمیدم که ماجرای کلاه صورتی جزئیات گفتگوی نهال با ایشان است.
عکس آقا را به نهال نشان دادم و گفتم از این حاج آقا کلاه صورتی خواستی؟ که تایید کرد و دوباره همان ماجرا را برایم تعریف کرد.

*

"اگر مجنون ...
... دل شوریده ای داشت

دل لیلی ...
... از او شوریده تـر بـــی"

تصویر: l1l.ir/751
متن: l1l.ir/7d7

آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۱۳:۱۵ - دچارِ فیش‌نگار
    :)
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۰۹:۲۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    عجب
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وزارت علوم» ثبت شده است

روز گذشته مصادف با ۲۸ اردیبهشت ماه به مناسبت جشن خوابگاه‌های دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)، انواع و اقسام هنجارشکنی‌ها و اختلاط زن و مرد همراه با رقص و آواز آن هم در حضور مسئولین دانشگاه برگزار شد. جشن خوابگاه‌ها که همه‌ساله هفته آخر اردیبهشت ماه برگزار می‌شود امسال نیز در سطح دانشگاه‌های سراسر کشور برگزار شد؛ اما برگزاری این جشن در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) بیشتر به مانند یک مهمانی مختلط بهمراه موسیقی و رقص و اختلاط دانشجویان دختر و پسر بود. ساعت شروع این مراسم ساعت ۱۴ اعلام شده بود و از نیم ساعت مانده به ساعت مقرر تمام صندلی‌های آمفی‌تئاتر مرکزی پر شده بود. دانشجویان نیز در حال خوشحالی کردن بودند که صدای بلند موسیقی‌های هنجارشکنانه این شادی دانشجویان را تبدیل به فرصتی برای سوءاستفاده عده‌ای نمود. رفتار هنجارشکنانه دانشجویان به‌قدری زننده و توهین‌آمیز بود که در طی مراسم چندین بار دانشجویان ارزشی نسبت به جو و اختلاط بی‌محابای دانشجویان دختر و پسر اعتراض شدیدی کردند، اما مسئولین گویی گوشی برای شنیدن اعتراضات دلسوازنه ایشان نداشتند. رقص و آواز تا ساعت ۱۸ ادامه یافت و در طول مراسم نیز ریاست دانشگاه و همچنین معاونت فرهنگی دانشگاه نیز به مراسم اضافه شدند، اما همچنان هنجارشکنی‌ها ادامه داشت. مسئولین برگزاری مراسم که اعضای شورای صنفی دانشگاه نیز هستند بقدری از عمل خود خرسند بودند که چندین بار اقدام به خاموش کردن تمامی چراغ‌های داخل سالن آمفی تئاتر کردند، در حالی‌که صدای موسیقی‌های هنجارشکنانه با صدای بسیار بلندی در حال پخش بود. این پایان ماجرا نبود و در ادامه یک گروه موسیقی بعضی از آهنگ‌های مجاز و غیرمجاز بصورت زنده پخش کرد که این مسئله در تضاد مستقیم با فرمایشات مقام معظم رهبری در ارتباط با ممنوعیت اجرای موسیقی زنده در صحن دانشگاه است. نکته قابل تأمل در جشن دیروز حضور ریاست دانشگاه و معاونت‌های دانشجویی و فرهنگی در این مراسم بود که گویی اعتراضی به این رفتارهای هنجار شکنانه ندارند.

+پایگاه خبری دانشجویان استان قزوین «کیوسنا»


بنده خدا ارسال کننده خبر احتمالا مثل من فکر می کرده دیروز 28 ام بوده.

و اما بعد

یک سال پیش که +این متن رو مینوشتم جزو دانشجوهایی بودم که هم برنامه و کرسی و همایش های ترتیب داده ش در دانشگاه لغو شده بود ، هم نمایشگاه انرژی هسته ای ش با بخشنامه دولت زیر تیغ سانسور رفته بود و هم آخرش یک روز رفته بود دانشگاه و دیده بود با دستور مسئولین که آخرش هم هیچکس نگفت کدوم مسئول ، خدماتی دانشگاه بساط نمایشگاه شون رو جمع کرده بود برده بود تو یکی از اتاق های به اصطلاح انبار داشگاه ریخته بود. اما حالا دیگه گذشت دوران دانشجویی.

امروز بعد از خوندن خبر به یاد صحبت های آقای ن ... افتادم که به بچه ها تاکید می کرد بسیج دانشجویی با فرمان مستقیم امام تشکیل شده ، پیام امام مانیفست و منشور راهبردی شماست اونقدر بخونیدش تا ملکه ذهنتون بشه.

+پیام امام رو باز کردم تا دوباره بخونمش ولی این بار به جای اینکه با قسمت "سلاح پولادین صبر و ایمان " دلم گرم بشه ، با این قسمت پیام بیشتر دلگرم شدم : اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.

پی نوشت:

+دانشجوی تراز انقلاب اسلامی ...

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۰۵
آبجی خانوم

بسم الله الرحمن الرحیم


سه شنبه هفته قبل به عنوان مستمع به یک برنامه گفتگو محور در دانشگاه دعوت شده بودم . همین طور که دقیقه ها می گذشت و حسرت برگزار شدن یک برنامه سر ساعت روی دلم می ماند ، با صدای دختر جوانی که کنار دستم نشسته بود به خود آمدم ...

+ ببخشید !

- بفرمایید

+ شما مسئولین دانشگاه رو می شناسید؟

- تا حدودی ! چطور مگه؟

+ من آشنایی ندارم باهاشون . گفتم شاید با شما مطرح کنم که بهشون منتقل کنید بهتر باشه

- در خدمتم

+ روز ... اینجا تئاتر اجرا شد ، شما بودید ؟

- نه متاسفانه ، چطور بود؟ خوب بود؟

+ تبلیغات برنامه شون خیلی خوب بود ، زمانش هم خوب بود اما ...

- اما چی ؟! موضوعش خوب نبود؟!

+ اصلا موضوع نداشت . مثلا یک نمایش نامه خارجی بود . راحت فحش می دادند ، بعدش شروع کردند آهنگ ... خوندن ،بازیگر زن نداشتند ولی زن پوش داشتند و تا خواستند رقصیدن ...

- از مسئولین دانشگاه کسی نبود ؟!

+ هیچکس نبود . یک عده از دانشجوها به نشانه اعتراض بلند شدند رفتند ولی ...

- خب؟!

+ ولی جلوی اجراء مجددش رو هم نگرفتند!

- یعنی دوبار اجراء داشتند ؟

+ بله ...

*

امروز که داشتم دنبال فایل تصویری برنامه تیتر امشب می گشتم تا نقدی بر جوسازی ها و دروغ های جناب سید ضیا هاشمی معاون فرهنگی وزارت علوم بنویسم به این خبر برخوردم و یاد مکالمه هفته قبلم با آن دختر دانشجو افتادم .

یقینا من حرف های خودم را دارم و انتقادها و نظرات خاص خودم اما به یک نقل قول بسنده میکنم و نتیجه گیری از دو لینک یاد شده در بالا را بر عهده خود خواننده محترم وا می گذارم .


۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۰۴
آبجی خانوم