بعضی آدم ها مثل پیاز اند ، یکهو پیدایشان میشود و به هر بهانه ای اشکت را در می آورند
بعضی آدم ها مثل خنجر اند ، محال است ببینندت و زخمی و رنجی به یادگار نگذارند
بعضی آدم ها مثل نمکپاش اند ، میگردند دنبال زخمی تا نمک پاشی اش کنند
یادم باشد
به جای غم خوردن از مرام این بعضی ها ، تلاش کنم تا همدمی باشم مثل باران ، یاوری باشم مثل مرهم و همراهی مثل ابریشم
+ پای درس حسنا
وقتی کارهای خانه را به زور و اجبار و اکراه به خاطر آمدن مهمان و یا از ترس غرغرهای او انجام بدهم، انجام دادنشان چیزی دست کم از شکنجه ندارد.
یادم باشد
برای داشتن یک حس خوب باید به صورت خودجوش و در راستای جهاد در راه خدا این کارها را انجام بدهم.
+ پای درس رضوان
وقتی میتوانم همزمان با تمیز کردن آشپزخانه و بارگذاشتن غذا و آب گرفتن لیمو شیرین برای بچه سرماخورده و مرتب کردن اتاق ها و اتو کردن لباس و ... به صوت کلاسم و سخنرانی آن کارشناس مذهبی و آن استاد جامعه شناسی و ... گوش کنم
یادم باشد
"وقت ندارم" و "کلی کار دارم" را بهانه عقب افتادن از علایقم و دانسته های روز نکنم .
+ پای درس رضوان