همه شب در نظرم موی پریشان تو بود
دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ
از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون داشتم وبلاگ میم جان رو میخوندم دیدم الف جان تو نظرات نوشته:
همه شب در نظرم موی پریشان تو بود ...
بح بح گویان رفتم سراغ مصرع دوم:
یکمی شانه بزن سکته زدم نصف شبی
یعنی این چه وضع شعر گفتنه. از خنده تا مرز خفگی رفتم و برگشتم
همه شب در نظرم موی پریشان تو بود ...
بح بح گویان رفتم سراغ مصرع دوم:
یکمی شانه بزن سکته زدم نصف شبی
یعنی این چه وضع شعر گفتنه. از خنده تا مرز خفگی رفتم و برگشتم
۹۴/۱۲/۲۴