مردم شهری که دوستش ندارم 4
چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ
نشسته بود روی نیمکت چوبی و با ماشین زردش بازی میکرد. به آبجی کوچیکه گفتم "نگاش کن" و دو تایی از اون فاصله شروع کردیم به دست تکون دادن براش و متقابلا اون هم به شیوه خودش جواب داد. یادم افتاد که ی ویفر شکلاتی کوچولو تو کیفم دارم. به آبجی کوچیکه دادم تا ببره بده بهش. رفت جلوش نشست نازش کرد و داد دستش. همون طور که ذوق کرده بود و چشماش داشت برق میزد ی چیزی گفت که متوجه نشدیم. به مامانش نگاه کردیم که ترجمه کنه. با خنده گفت "میگه میسی عمه".
خب بدیهیه که چقدر ذوق کردیم که وسط این همه "خاله خاله" ی بار از زبون ی بچه عمه شنیدیم.
چند دقیقه بعد بهش گفتم "ماشینت رو کی خریده" ، گفت "مامان". وقتی خواستم از کنارش بلند بشم ماشین کوچولوش رو گرفت سمتم که مال تو. منم که هلاک این مناعت طبعش شدم یک لحظه همین طور نگاهش کردم تا اینکه اومد ماشینش رو گذاشت تو دستم. بلند شدم نازش کردم و ماشینش رو دادم دستش، اومدم سمت آبجی کوچیکه.
یکی از فامیل هاشون اومد تا با هم برن. مادرش وسایلش رو جمع کرد و فامیلشون هم کوچولو رو بغل کرد و برد. بعد متوجه شدم مادرش مسیر رفته رو داره برمیگرده سمت ما. مجدد تشکر کرد و رفت.
یاد اون تبلیغ "بچه ها می بینند" افتادم.
با مادری به مهربونی و قدر شناسی ، تعجب نداره این کوچولو اینقدر شیرین و با محبت باشه.
پی نوشت:
فردا تولد دو سالگی محمد سجاد هست. لطفا برای سلامتی خودش و مادر مهربونش یک صلوات بفرستید
خب بدیهیه که چقدر ذوق کردیم که وسط این همه "خاله خاله" ی بار از زبون ی بچه عمه شنیدیم.
چند دقیقه بعد بهش گفتم "ماشینت رو کی خریده" ، گفت "مامان". وقتی خواستم از کنارش بلند بشم ماشین کوچولوش رو گرفت سمتم که مال تو. منم که هلاک این مناعت طبعش شدم یک لحظه همین طور نگاهش کردم تا اینکه اومد ماشینش رو گذاشت تو دستم. بلند شدم نازش کردم و ماشینش رو دادم دستش، اومدم سمت آبجی کوچیکه.
یکی از فامیل هاشون اومد تا با هم برن. مادرش وسایلش رو جمع کرد و فامیلشون هم کوچولو رو بغل کرد و برد. بعد متوجه شدم مادرش مسیر رفته رو داره برمیگرده سمت ما. مجدد تشکر کرد و رفت.
یاد اون تبلیغ "بچه ها می بینند" افتادم.
با مادری به مهربونی و قدر شناسی ، تعجب نداره این کوچولو اینقدر شیرین و با محبت باشه.
پی نوشت:
فردا تولد دو سالگی محمد سجاد هست. لطفا برای سلامتی خودش و مادر مهربونش یک صلوات بفرستید
۹۵/۰۲/۱۵
اینکه مردم شهری که دوستش دارم بود :)