قصه آخر ...
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ق.ظ
دو تا جشن دعوت شدم
نیومدم
شکلات برام آوردن
نخوردم
غذای نذریت رو
لب نزدم
فکر نکنی به خاطر امروز باهات قهرم ها
نه
دلم نیومد غمهام رو برات بیارم
شرمندگی همون کارنامه های آخر هفته برام بسه
راستی
دو سال قمری خسر هم تموم شد
و من هنوز دارم زنده گی میکنم آقا
نیومدم
شکلات برام آوردن
نخوردم
غذای نذریت رو
لب نزدم
فکر نکنی به خاطر امروز باهات قهرم ها
نه
دلم نیومد غمهام رو برات بیارم
شرمندگی همون کارنامه های آخر هفته برام بسه
راستی
دو سال قمری خسر هم تموم شد
و من هنوز دارم زنده گی میکنم آقا
۹۵/۰۳/۰۲