اسلام یعنی ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ
مسلماً دینِ [واقعی که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا اسلام
است. و اهل کتاب [درباره آن] اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را [نسبت به حقّانیّت آن] آگاهی و دانش آمد، این اختلاف به خاطر حسد و تجاوز
میان خودشان بود و هر کس به آیات خدا کافر شود [بداند که] خدا حسابرسی
سریع است.
سوره آل عمران ، آیه 19
خداوند متعال در این آیه می فرماید که روح دین در همه زمان ها، تسلیم شدن محض در برابر خداوند و دستورهای اوست. از آن رو که آیین پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم عالی ترین و کامل ترین نمونه تسلیم شدن است، نام اسلام برای آن گذارده شده است.
امیرالمومنین علیه السلام در گفتاری حقیقت اسلام را چنین بیان فرموده است :
حقیقت اسلام همان تسلیم بودن در برابر حق است و تسلیم بودن بدون یقین ممکن نیست (زیرا تسلیم بدون یقین، تسلیم کورکورانه است و نه عالمانه). یقین، همان تصدیق است (یعنی علم و دانایی کافی نیست، بلکه به دنبال آن، اعتقاد و تصدیق قلبی لازم است) و تصدیق ، همان اقرار است (یعنی کافی نیست که ایمان تنها در منطقه قلب و روح انسان باشد بلکه با شهامت و قدرت باید آن را اظهار کند) و اقرار همان انجام وظیفه است (یعنی اقرار، تنها گفتن زبانی نیست، بلکه تعهد و قبول مسئولیت است) و انجام مسئولیت همان عمل است (عمل به فرمان خدا و انجام برنامه های الهی، زیرا تعهد و مسئولیت چیزی جز عمل نیست و آنها که نیروی خود را فقط در گفتگوها ، طرح ها و جلسات و انجمن ها و مانند آن صرف می کنند و تنها حرف می زنند نه تعهد و مسئولیت را پذیرفته اند و نه از روح اسلام آگاهی دارند).
این روشن ترین تفسیری است که برای اسلام در تمام جنبه ها می توان بیان کرد.
قرآن حکیم به نقل از جلد دوم تفسیر نمونه