جامع الاضداد و متفق الاثار ...
برای اولین بار در عمرم
از خونه به قهر زدم بیرون
کجا اومدم
گلزار شهدای شهر، نزدیک مزار شهدای مدافع حرم
چه میکنم
تبارشناسی جریانهای سیاسی معاصر میخونم، صوت زیارت عاشورایی که بانویی سر مزار مدافع شهید روشن کرده گوش میدم و دلم پیش مزار شهیدی هست که مشخصه تزیینش کار ی تازه عروسه
بعدا نوشت:
- قهر کردم امروز از خونه. در سکوت. چادر سر کردم و زدم بیرون
+ الان کجایی ؟ (فقط خدا میدونه حس پشت این سوالش با دلم چه کرد...)
- خونه . رفتم پیش ...(نوشته بودم که کجا)
+ چه جای خوبی رفتی . سبک شدی؟
- نه. اینقدر آقا پسرای جوون اومدن نشد بزنم زیر گریه
+ اوهوم . میفهمم. دلم ی خلوت خوب میخواد
.
.
.
- ی ضرب المثلی داریم میگه گازو رو داشتن دار میزدن، گفتن داره میخنده. گازو همینا که بنده خداها مشکل فک دارن دندوناشون بیرون میزنه. حالا شده حکایت ما. احترام دولت نگهدار احترام مسئول رو نگهدار مربی رو نگهدار دوست نگهدار آشنا رو نگهدار خانواده رو نگهدار. غمتم بیرون نریز آدم سفره زندگیش رو پهن نمیکنه . به همه لبخند بزن.مذهبی باید شاد و خوش اخلاق باشه. خنده مونم میبینن میگن دیگه طرف هیچ غمی نداره
+ تشبیه جالبی بود. واقعا
پی نوشت:
با دستی کبود ناشی از برخورد دیروز با در فلزی باشگاه
(بماند) و قلبی شکسته از نظرات خصوصی (این هم بماند)، فقط اومدم بگم نگران
نباشید، کل زمانی که چادر سر کردم و بی داد بی هوار بی کوبیدن در، اروم و
در سکوت از خونه زدم بیرون و برگشتم شد سه ساعت.
فکر نمیکردم توقع یکم درک از خواندگان قدیمی اینجا خواسته زیادی باشه...