... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

پرسیدم کجا بودی؟
گفت رفته بودم پیش حاج آقا
من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده
پرسیدم خب حاج آقا چی می‌گفت؟
گفت: «من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را می‌دهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر...»
آنجا به این حرف‌های نهال خندیدم
وقتی برگشتیم خانه دوستانم تماس گرفتند و گفتند عکس های نهال در اینترنت منتشر شده که دارد با مقام معظم رهبری صحبت می‌کند و ایشان هم می‌خندند.
آنجا تازه فهمیدم که ماجرای کلاه صورتی جزئیات گفتگوی نهال با ایشان است.
عکس آقا را به نهال نشان دادم و گفتم از این حاج آقا کلاه صورتی خواستی؟ که تایید کرد و دوباره همان ماجرا را برایم تعریف کرد.

*

"اگر مجنون ...
... دل شوریده ای داشت

دل لیلی ...
... از او شوریده تـر بـــی"

تصویر: l1l.ir/751
متن: l1l.ir/7d7

آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۱۳:۱۵ - دچارِ فیش‌نگار
    :)
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۰۹:۲۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    عجب
پیوندهای روزانه

۸۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۵خرداد یک قیام مردمی بود.

علت این قیام هم این بود که در روز عاشورای آن سال که مصادف با سیزدهم خرداد می شد، امام امت حقایق افشا نشده‌ی تا آن روز را با مردم بی واسطه در میان گذاشتند ... حقایقی را بیان کردند که این حقایق، آن‌روز برای خیلی ها حتی دست‌ اندرکاران سیاست، قابل فهم نبود.

اگر حافظه خطا نکرده باشد، جملات امام این‌ ها بود که «اسرائیل می خواهد در ایران قرآن نباشد. اسرائیل می خواهد در ایران روحانیون نباشند. اسرائیل می خواهد در ایران اسلام نباشد.»

آن روز برای خیلی ها این مطلب قابل فهم نبود که اسرائیل کجا، ایران کجا؟ و اسرائیل چه دشمنی با قرآن و با روحانیت دارد آن هم در ایران؟

حساسیت دستگاه در مقابل این مطالب به قدری بود که شب بعد از این سخنرانی، یعنی شب نیمه‌ی خرداد که مصادف با دوازدهم محرم بود، امام را دزدانه، نیمه‌شب از منزل شان در قم ربودند و به تهران آوردند و زندانی کردند. روز نیمه‌ی خرداد مردم به مجرد این‌ که فهمیدند که امام دستگیر و ربوده شده است، بدون این ‌که فرماندهی ای، رهبری ای از سوی شخصیتی، از سوی حزبی، گروهی وجود داشته باشد، به خیابان‌ها ریختند. در تهران، در قم، در شیراز، در مشهد، در بعضی شهرهای دیگر و حتی در بعضی از روستاها در ورامین. و دستگاه جبار که باور نمی کرد نفوذ روحانیت و مرجعیت در این حد باشد، غافلگیر شد و دست به یک عمل تند وحشیانه‌ی حساب نشده زد. مردم را در خیابان‌ها و میدان‌ها به رگبار بستند و آن روزها رقم پانزده هزار شهید در زبان‌ها می گشت.

این قیام یک نقطه‌ی عطف شد. اگر چه عده‌ای را مرعوب کرد، اما خط مبارزه را روشن و واضح کرد. از آن روز حرکت انقلابی مردم ایران که از تقریباً نه ماه قبل از آن یا یک سال قبل از آن به تدریج آغاز شده بود، شکل قطعی و جدی گرفت و این قیام به انقلاب ۲۲ بهمن منتهی شد و در مئال، جمهوری اسلامی را به وجود آورد.

گزارش حادثه به اجمال این است، اما تحلیل حادثه بسیار تحلیل جالب و شیرینی است که باید بنشینند آنها که در متن واقعه بوده‌اند و با چشم تیزبین حوادث را دیده‌اند، شهادت خود را بنویسند تا تاریخ روی ۱۵ خرداد قضاوت کند.

در ۱۵ خرداد سه عنصر وجود داشت. یکی عنصر مردم بود، یکی عنصر رهبر و امام بود و سومی عنصر انگیزه‌ی مذهبی و روح شهادت‌طلبی و فداکاری برای خدا بود. نطفه‌ی انقلاب ما با این سه عنصر بسته شد.

وقتی می گوئیم مردم بوده‌اند، معنایش این است که هیچ یک از احزاب و گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی و سردمداران سیاسی و مدعیان مبارزه و مقاومت در این حرکت مردمی کوچکترین نقشی نداشتند. نه آن کسانی که با انگیزه‌ی ملی گرایی حرکت می کردند و نه آن کسانی که با انگیزه‌های مادی و مارکسیستی راه می رفتند و نه حتی آن گروه‌هایی که با انگیزه‌های مذهبی و اسلامی تشکلی داشتند. هیچ کدام در این خیزش عمومی خونین پرشکوه کمترین تأثیری نداشته‌اند. چرا، تأثیر منفی بعضی از گروه‌ها داشتند. فردای ۱۵ خرداد تحلیلگران مادی معتقد به اندیشه‌های خرافی الحادی به کمک دستگاه جبار آن روز رفتند و برای او حادثه را تحلیل کردند. حادثه دینی بود، آن را طبقاتی و اقتصادی و از این قبیل تحلیل کردند و در حقیقت آب به آسیاب دستگاه جبار ریختند. هیچکس به کمک این قیام نیامد جز مردم و جز رهبران دینی مردم.

شکی در این نیست که در حادثه‌ی ۱۵ خرداد و جریان‌هایی که از آن منشعب می شد، جز علمای اسلام، روحانیون مبارز و کسانی که آماده‌ی جانبازی برای اسلام بودند، هیچکس نقش گرداننده نداشت.

۱۵ خرداد گذشت، این سه عنصر در جامعه باقی ماند.

حرکت انقلابی ما با همین سه عنصر که نطفه‌ی اصلی انقلاب ایران را تشکیل مید ادند، به راه خود ادامه داد. در طول این مدت بیشترین کسانی که کار فکری اسلامی و سیاسی می کردند و مردم را برای یک حرکت عظیم عمومی آماده می کردند، علمای اسلامی، طلاب جوان، گویندگان مبارز در سطوح مختلف علمی بودند. دیگران هم در بعضی از قشرها کمتر، در بعضی بیشتر، تلاش‌هایی داشتند، اما آن‌چه به تلاش روحانیون یک امتیاز می بخشید، این بود که آنها با مردم روبرو میشدند و ذهن مردم را آماده می کردند.

اگر این کار مستمر ۱۵ ساله در شهرها، دهات، دورافتاده‌ترین نقاط کشور نمی بود، انقلاب ما در ۲۲ بهمن با پاسخ عمومی ملت روبرو نمی شد. مردم بدون اطلاع و شناخت حرکتی نمی کنند. آن‌ که به این مردم اطلاع و شناخت داده بود در طول پانزده سال، همان پیام‌آوران انقلاب و اندیشه‌ی انقلابی از حوزه‌ی علمیه‌ی مقدسه‌ی قم و بعضی از حوزه‌های دیگر بودند. در طول این مدت امام رهبری کرد و در طول این مدت فکر اسلامی به‌وسیله‌ی همین رُسُل انقلاب پخته شد. در ۲۲ بهمن با آمادگی های سال ۵۶ و ۵۷ این سه عنصر در حد رشد و کمال، انقلاب را به وجود آوردند.

پس انقلاب ما هم یک انقلابی بود که بر مبنای اسلام، امام و امت استوار بود. چون قیام نخستین، اسلامی و مردمی بود، انقلاب هم اسلامی و مردمی شد. و چون انقلاب، اسلامی و مردمی بود، حکومتی هم که بر مبنای آن انقلاب به وجود آمد، اسلامی و مردمی شد؛ یعنی جمهوری اسلامی. و چون رهبرىِ عظیمِ بصیرِ هوشمندانه‌ی متوکلانه‌ی امام امت از آغاز با این انقلاب و قیام همراه بود و او را تغذیه می کرد، در جمهوری اسلامی رهبر آن نقشی را که همه می دانید و لمس می کنید، به خود گرفت.

بنابراین حرکت طبیعىِ قیام ۱۵ خرداد به آن چیزی رسید، به آن واقعیتی منتهی شد که امروز تمام دنیای کفر و الحاد را متوحش کرده است و سردمداران استکبار جهانی را به دفاع از خود واداشته است.

ما امروز مرهون قیام ۱۵ خردادیم. امروز جمهوری ما یک جمهوری به معنای واقعی است. یعنی مردمی است. این را شما می دانید و لمس می کنید، اما من همان دانسته‌ی شما را به زبان می آورم. این برگی از تاریخ است. حقیقتی است که باید آیندگان هم آن را لمس کنند. جمع‌بندی کارهای امروز ملت و دولت این است که جمهوری اسلامی امروز از همه جهت مردمی است، دارای جهاد مردمی است ...

دشمن، یعنی به طور آشکار آمریکا، سلطه‌ های ضد اسلامی دیگر، عوامل داخلی، گروهکها، منافقین و غیرُهِم همه درصدد این هستند که به نحوی این حضور مردمی را از ما بگیرند. ما باید در مقابل آنها بایستیم و این حضور مردمی را حفظ کنیم.
مردمی بودن، راز اصلی انقلاب ماست و همه از بالاترین سطوح کشور تا مردم عادی موظفند این حضور عمومی را حفظ کنند.
۱۳۶۱/۰۳/۱۴

پی نوشت :
متن کامل +سخنرانی تحلیلی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره قیام پانزده خرداد
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۳
آبجی خانوم

 إِلَهِی

معبودِ من

إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ

اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده

فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ

اما یقین به کرم عنایتت هوشیارم نموده

مناجات شعبانیه

گناهکارم اما امیدوارم به کرم تو ...


قال امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام:
اَلا وَ اِنَّ الْخَطایا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیْها اَهْلُها وَ خُلِعَتْ لُجُمُها فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِى النّارِ.
بدانید که گناهان، همچون اسبان چموشى هستند که گناهکاران بر آنها نشسته و لگام‏ هایشان را رها کرده ‏اند و در نتیجه، گناهان، آنان را در آتش فرو مى‏ افکند.
بحارالانوار، ج 78، ص 3

لَمْ یُعْطَ اَحدٌ مِثْلَ الْیَقینِ بَعْدَ الْمُعافاةِ وَ لا اَشَدَّ مِنَ الرّیبَةِ بَعْدَ الْکُفْرِ
پس از عافیت، چیزى برتر از یقین، به کسى عطا نشده است و بعد از کفر، چیزى بدتر از شک به کسى داده نشده است.
میزان الحکمه، ج 14، ص 7168
۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۴۱
آبجی خانوم
امروز بعد از سه سال و نیم، شش ساعت بنشینی پای درس استادی که سراپا مرید مرام معرفتش هستی و درس عشق مزه مزه کنی و بعد آن بیایی بنشینی پای درس حضرت عاشق، آن وقت مگر میشود سر مست نباشی.

+ نمیدانم چرا ولی یاد رجزهای شب عاشورای حبیب بن مظاهر و اهلی من عسل قاسم بن الحسن افتادم. مى عشق ناب ...
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۵
آبجی خانوم

إِلَهِی

معبود من

هَبْ لِی کَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ

کمال جدایى از مخلوقات را، براى رسیدن کامل به خودت به من ارزانى کن

وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ

و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوى خویش روشن کن

حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ

تا دیدگان دل پرده های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد

وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ

و جان هایمان آویخته به شکوه قدست گردد

مناجات شعبانیه

می دانم برای دیدنت باید زنگار از دل بزدایم

یاری ام کن ، محتاج یاری تو ام الهی ...


وجود مقدس سیّدالشّهداء(علیه‌السّلام)، اگر چه بیشتر با بُعد جهاد و شهادت معروف شده، لیکن آن بزرگوار در حقیقت مظهر انسان کامل و عبد خالص و مخلِص و مخلَص برای خداست. اساساً جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه‌یی از همین اخلاصها و توجه‌ها و جز با حرکت به سمت «انقطاع الی‌اللَّه» حاصل نمی‌شود. در این مناجات شعبانیه‌ی عالیةالمضامین می‌فرماید: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک». این کمال انقطاع به سوی خدا و از همه چیز گسستن و همه‌ی قیود و دنباله‌ها را در جهت حرکت به سمت محبوبِ واقعی بریدن و به آن سمت پرواز کردن، چگونه برای انسان حاصل می‌شود؟ شهادت که قله‌ی فداکاری یک انسان است، بدون حرکت به سمت انقطاع و بدون تلاش و مجاهدت برای ایجاد «انقطاع الی اللَّه»، برای انسان به وجود نمی‌آید. هرگاه انسان تلاشی انجام داد و قدمِ اول را با همت و عزم و اراده برداشت، آن وقت خدای متعال راه را باز می‌کند و قدمها یکی پس از دیگری، به سمت نورانی شدن دل و پُرنورشدن وجود انسان برداشته می‌شود. شما همت می‌کنید، راه را می‌پیمایید و خدای متعال هم در ادامه‌ی راه، به شما کمک می‌کند و کار را آسان می‌سازد و - همان‌طور که این بزرگوار در مناجات شعبانیه درخواست کردند - کمال انقطاع الی‌اللَّه را ارزانیِ شما می‌کند. تدبر و توجه به این مضامین و الفاظ و انس با آنها، برای یک‌یک کسانی که می‌خواهند به وظایف بزرگ خود عمل بکنند، واجب و لازم و ضروری است.(۱۳۶۸/۱۲/۱۰)


جهاد این مرد بزرگ [ امام(ره) ] صرفاً جهاد سیاسی و اجتماعی یا جهاد فکری نبود بلکه همراه با همه‌ی این جهادها، جهاد درونی، جهاد با نفس، پایبندی به ارتباط مستمر و دائم با خدای متعال هم بود؛ این هم درس است. این‌جور نیست که اگر ما در میدان جهاد فکری یا جهاد علمی یا جهاد سیاسی یا جهاد نظامی وارد شدیم، حق داشته باشیم که از این بخش از جهاد صرف‌نظر کنیم. امام بزرگوار اهل خشوع بود، اهل بکاء بود، اهل دعا بود، اهل توسّل و تضرّع بود. در همین ماه مبارک شعبان مکرّر این فقره‌ی مناجات شعبانیّه را در سخنرانی خود تکرار میکرد: اِلهی هَب لی کَمالَ الِانقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّی تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ اِلی‌ مَعدِنِ العَظَمَة. این رفتار او بود، گریه‌ی سحرگاهان او، مناجات او، دعای او، ارتباط دائمی او که این حالت، پشتوانه‌ی معنویِ تداوم و استمرار جهاد این مرد بزرگ را تشکیل میداد. این‌را هم در حاشیه‌ی جهاد فی‌سبیل‌اللَّه امام بزرگوارمان به یاد داشته باشیم.(۱۳۹۴/۰۳/۱۴)


این دعاها فقط برای خواندن نیست؛ یعنی فقط برای این نیست که انسان موجی در فضا ایجاد کند و این کلمات را بر زبان جاری نماید - این خیلی سطحی و خیلی کم است - این مفاهیم را باید با دل آشنا کرد؛ باید دل را وارد این حریم نمود. این معانی بلند و مضامین برجسته با این الفاظ زیبا، برای این است که در دل انسان جایگزین شود.  «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک»؛ پروردگارا! به طور کامل مرا به خودت متّصل و پیوسته کن؛ مرا وابسته حریم عزّ و شأن خود قرار بده؛ چشم دل مرا نورانی و بینا کن؛ آن‌چنان که بتواند به تو نظر کند: «حتّی تخرق ابصار القلوب حجب النّور»؛ نگاه من بتواند همه‌ی حجابها - حتّی حجابهای نورانی - را بشکافد و از آنها عبور کند و به تو برسد؛ تو را ببیند و تو را بخواهد. بعضی حجابها ظلمانی است. حجابهایی که ما گرفتار و اسیرش هستیم و در آنها دست و پا میزنیم - حجاب نام، حجاب نان، حجاب حسادتها، حجاب منیّتها - حجابهای ظلمانی و حیوانی است؛ اما کسانی که خود را از این حجابها خالص میکنند، باز حجابهای دیگری هم سر راهشان وجود دارد که حجابهای نورانی است. ببینید گذر از این حجابها چقدر برای انسان، بالا و والاست!  یک ملت اگر با این مفاهیم آشنا شد و دل خود را در این فضا وارد کرد و حرکت خود را با این میزان تنظیم نمود، پیش خواهد رفت و کوهها را در مقابل خود ناچیز خواهد دید. ملت ما در یک لحظه تاریخی، چنین حالتی پیدا کرد و این انقلاب به‌وجود آمد. شما خیال نکنید این انقلاب حتّی قابل پیش‌بینی بود؛ خیر، قابل پیش‌بینی هم نبود؛ این قدر عظیم بود.(۱۳۸۱/۰۷/۱۷)

امام خامنه ای (حفظه الله)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۸
آبجی خانوم
دیروز:
فیلم هنگامه، حامد، اعزام، بچه، قسم جلاله دروغ صالحی، آرامش بازار، امنیت کشور، شهید
دیشب:
خواستگار م... ، جلسه اول، میخوام برم سوریه
امروز:
وسط چهارراه، بنر، سومین سالگرد، بیخود نبود فاطمه اینقدر در نظرم بزرگ شده
امشب:
پیامک وارده: شوهر دوستم از سوریه برگشته، بیمارستان بستریه، امشب حدیث کسا میخونی براش

پی نوشت :
پلو چلوی انقلاب بماند برای شما فرزندان نسبی
فرزندان سببی روح الله تا ظهور مولا وقت سر +سفره نشستن ندارند
۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۶
آبجی خانوم

إِلَهِی

معبود من

لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ

بر خوش بینی ام ناامیدى و یأس را چیره نسازم

وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ

و امیدم از زیبایى کرمت نَبُرد

إِلَهِی

معبود من

إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ

گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته

فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ

به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم پوشى کن

مناجات شعبانیه

آگاهترینم به خطاهایم

امیدم تنها به بخشش توست ...


... وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ

... و از رحمت خدا مأیوس نباشید زیرا جز مردمان کافر از رحمت خدا مأیوس نمی شوند.

سوره یوسف ، آیه 87

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۱
آبجی خانوم
از خطر غده سرطانی و نامشروع اسرائیل می گویید و هم زمان از کسانی حمایت می کنید که حامیان داخلی شان شعار نه غزه نه لبنان سر دادند و حامیان خارجی شان با لیونی وزیر همان رژیم نامشروع که از قضا دستبند سبز هم بسته است، عکس یادگاری می گیرند.
سید
امام می بیند

بعدا نوشت:
1. حین برنامه نگاه یک
2. +فراموش نمی کنیم
3. +حرف حق!
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۰
آبجی خانوم


استاد ح ... همیشه می گفت " پرداختن به آدم ها و تیتر کردن خبرهایشان آنها را بزرگ می کند. حواستان باشد آدم ها را قدر خودشان بزرگ کنید" . برای همین شاید اگر حالا بیاید این مطلب را ببیند و عکس های ضمیمه اش را شاید یک اخمی هم بکند.

ولی قضیه بزرگ کردن نیست. هدف هم بوق و کرنا کردن نیست. این یکی کنار باقی انحرافات بازیگرهای زن دیگر اصلا عددی نیست. اما عکس ها را که دیدم رفتم به چهار سال پیش، سر کلاس مدرنیته. استاد ن... از فمنیسم می گفت. تعدادی از دخترها باورشان نمی شد پیشینه و دامنه فمنیسم این قدر گسترده و وقیحانه باشد. توی خیالشان فمنیسم برابری زن و مرد تعریف شده بود و بس. استاد نگاهمان کرد، کتاب روی میزش را برداشت و شروع به خواندن کرد. چند دقیقه بعد بچه ها فقط تقاضا می کردند که استاد دست از خواندن بردارد و من سرم را گذاشته بودم روی دسته صندلی تا یک جوری با حالت تهوع ام کنار بیایم ...

پی نوشت :

قبل از اینکه ادعای فمنیست شدن کنید، کتاب جنگ علیه خانواده ویلیام گاردنر استاد دانشگاه استنفورد آمریکا را یک بار بخوانید.

۱۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۰
آبجی خانوم

إِلَهِی

معبودِ من

وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ

مرا از کسانى قرار ده که آوازشان دادى، پس پاسخت دادند

وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ

پس در برابر بزرگی ات مدهوش شدند

فَنَاجَیْتَهُ سِرّا

و با آنان راز پنهان گفتى

وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا

و آنان آشکارا براى تو کار کردند

مناجات شعبانیه

میدانم هستی
دستم بگیر و اراده و عزمی عنایتم فرما تا جز به راه تو نیایم ...

وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند ، تا [به سعادت] راه یابند

سوره بقره ، آیه 186

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۰
آبجی خانوم

یادتان هست گفته بودم به جای سوسک و مارمولک ، از مار و عقرب تا سر حد مرگ می ترسم! حالا میخواهم بگویم یک چیز دیگر هم هست که تا سر حد مرگ می ترساندم، مرد فحاش. شاید حتی این تا سر حد مرگ گفتن هم نتواند میزان این ترس را مشخص کند. +این مطلب را بخوانید به ویژه نظر کاربر " میزان " و " یه زن " را ...


پی نوشت :

چند هفته پیش یک جوانک ژیگول در سلف دانشگاه با رفتارش دیدار دوستی که بعد از ماه ها می دیدمش را تلخ کرد و چند روز پیش یک جوانک مثلا مذهبی و هیئتی با توهین ها و مزاحمت ها و بی حرمتی هایش باعث شد یک شبکه اجتماعی را ترک کنم.

بعدا نوشت :

خوب که فکر میکنم میبینم زن فحاش هم کم ندیده ام! ولی خب آنجا بحث انزجار مطرح است نه ترس.

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۵
آبجی خانوم