سکوت وحدت بخش اختیار می کنم ...
پی نوشت :
.......................
بعدا نوشت :
امروز 4 زندانی ایرانی - امریکایی در مقابل بسته از امتیازها با طرف امریکایی مبادله شدند. جزئیات این مسئله بسیار بیشتر از آن چیزی است که رسانه ها تاکنون به آن پرداخته اند و لابد در روزهای آینده، وقتی مصالح اقتضا کند، درباره آنها سخن گفته خواهد شد. آنچه من در اینجا می خواهم بر آن تاکید کنم این است که اصلی ترین فردی که امروز آزاد شده جیسون رضاییان است. بقیه افراد چندان مهم نیستند. امریکا هم اگر چیزی به ایران داده –که داده- بابت رضاییان بوده نه آن 3 نفر دیگر. روزی که رضاییان دستگیر شد، بسیاری، از جمله برخی از مقام های دولتی، معترض بودند که او یک روزنامه نگار ساده است و نباید چنین بی محابا اتهام های امنیتی به او وارد شود. امروز اما، بی آنکه ضرورتی به انتشار جزئیات فعالیت رضاییان در ایران باشد، از همین رفتار امریکا می توان فهمید که رضاییان هر چه بوده، یک روزنامه نگار ساده نبوده است. منطقی نیست که دولت امریکا صرفا برای آزادی یک روزنامه نگار، اعطای «پکیجی از امتیازها» به ایران را پذیرفته باشد. نتیجه بسیار روشنی که می توان گرفت این است که اگر امتیازی از دشمن گرفته می شود، این نه هنر دیپلماسی، بلکه مهارت مردانی است که در زمان مناسب، با اقدام درست و دقیق، سرمایه ای معتبر برای معامله خلق می کنند. کار دیپلمات ها، معامله کردن است اما تا امروز نشنیده ایم که خود نیز سرمایه ای برای معامله دست و پا کرده باشند. هر چه سرمایه است، محصول کار کسان دیگر در جای دیگر است، کسانی که اگر شهید نشوند، از غربت و گمنامی گریز و گزیری ندارند. درباره دیپلمات ها اما، در بهترین حالت، می توان امیدوار بود که «معامله بد» نکنند و آتش به سرمایه کشور نزند. (مهدی محمدی )