... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

کیبورد فرسایی های آبجی خانوم

... خُسر ...

پرسیدم کجا بودی؟
گفت رفته بودم پیش حاج آقا
من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده
پرسیدم خب حاج آقا چی می‌گفت؟
گفت: «من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را می‌دهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر...»
آنجا به این حرف‌های نهال خندیدم
وقتی برگشتیم خانه دوستانم تماس گرفتند و گفتند عکس های نهال در اینترنت منتشر شده که دارد با مقام معظم رهبری صحبت می‌کند و ایشان هم می‌خندند.
آنجا تازه فهمیدم که ماجرای کلاه صورتی جزئیات گفتگوی نهال با ایشان است.
عکس آقا را به نهال نشان دادم و گفتم از این حاج آقا کلاه صورتی خواستی؟ که تایید کرد و دوباره همان ماجرا را برایم تعریف کرد.

*

"اگر مجنون ...
... دل شوریده ای داشت

دل لیلی ...
... از او شوریده تـر بـــی"

تصویر: l1l.ir/751
متن: l1l.ir/7d7

آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۱۳:۱۵ - دچارِ فیش‌نگار
    :)
  • ۱۵ آبان ۰۰، ۰۹:۲۵ - وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
    عجب
پیوندهای روزانه

۸۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
و آنچه در آسمان و آنچه در زمین است ، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست ، و همه امور به سوی او بازگردانده می شود.
سوره آل عمران ، آیه 109


+ نهمین سحر 1436 ...
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۵۰
آبجی خانوم
حاج سعید
+ بگذار خیال مان خوش باشد
میپرسی خوشی دارد ؟
دارد، باور کن دارد
بگذار خیال کنیم شهید شده به دست اشقیا. به قول بنت جبیل به دست خاکستری ها
باور کن دردش کمتر است از سر مزار صیاد و لاجوردی و آیت رفتن
اصلا زنده هم باشد همان جا برایش بهتر است
باور کن بهتر است . حاجی، یادت که نرفته چه کردند با سعید امامی
حاجی
بگذار خیال مان خوش باشد ...

پی نوشت:
"خداحافظ ای داغ بر دل نشسته" ی خواجه امیری را با "مهر وحدت به لبم دوخته ام میدانی" ی برقعی ترکیب کنم ، پی نوشت خوبی میشود، به حال دلم هم میخورد.
۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۸
آبجی خانوم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلی‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی‏ وَ عیسی‏ وَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ، وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ

[ای پیامبر از جانب خود و پیروانت به همه] بگو: ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [دارای مقام نبوتشان مانند داوود و سلیمان و یونس و ایوب و ...] فرود آمده ، و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم ، و میان هیچ یک از آنان فرق نمی گذاریم ، و ما در برابر او [و فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم. و هرکه جز اسلام ، دینی طلب کند ، هرگز از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است.

سوره آل عمران ، آیات 84 - 85


این آیه مفهوم عام اسلام را که همان تسلیم بودن در مقابل حق است، به مفهوم خاص آن یعنی آیین اسلام منتقل می کند که کامل ترین نمونه آن است و می گوید امروز جز آیین اسلام از هیچ کس پذیرفته نیست و در عین محترم بودن همه ادیان الهی، برنامه امروز بشر، اسلام است. همان گونه که دانشجویان دوره دکتری در عین احترام به تمام دروس که در مقاطع گوناگون تحصیلی مانند ابتدایی ، راهنمایی ، دبیرستان ، لیسانس و .. خوانده اند ، تنها دروس سطح دوره خودشان را باید دنبال کنند و پرداختن به غیر از آن جز زیان و خسارت چیزی نخواهد داشت، آنها هم که با تقلید نابجا و تعصب جاهلی و مسائل نژادی و خرافات خود بسازند و پشت به این آیین کنند، بدون شک گرفتار زیان و خسران خواهند شد و جز تاسف و ندامت از بر باد دادن سرمایه عمر، نتیجه ای نخواهند گرفت.

قرآن حکیم به نقل از جلد دوم تفسیر نمونه


پی نوشت :

داشت می گفت خدا یکتا رو قبول داره ولی اسلام رو دین اعراب میدونه

نگاش کردم

شاید بهترین جواب براش این بود که هیچ وقت شنیدی ی یهودی بگه یهودیت دین آفریقایی هاست یا ی مسیحی بگه مسیحیت دین آسیایی هاست

ولی بهترین جواب برای خودم این بود: اگه مسلمی ، چرا تسلیم نیستی

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۳۵
آبجی خانوم
روزگار عجیبی ست
در دیار غریب آشناییم
و در شهر آشنا ، غریب

زبان ها یکی نیست
ملیت ها یکی نیست
اما قلب ها به یک نوا می تپند ...
۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۱
آبجی خانوم

صبح که واد نت شدم اولین مطلبی که دیدم این نقل قول از استاد قرائتی بود :

" حجت الاسلام قرائتی:
خدا کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی می‌زنم. یک سال بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم، همه‌ جوان‌های عزب را زن می‌دهم. جوان نان ندارد، خانه ندارد، زن ندارد، بچه ندارد، کلی خرجش می‌کنیم برود آن طرف دنیا بازی کند و برگردد. دختر از اینجا می‌رود ایتالیا کشتی بگیرد و برگردد. همینجا در کوچه‌ خودت با دختربچه‌ها کشتی بگیر. این پولی که می‌خواهی خرج این دختر کنی، برود آن طرف کره‌ زمین کشتی بگیرد و برگردد. جهیزیه‌اش را درست کن. ما در مملکت‌مان مشکل جگر داریم. لیسانس اوه... فوق لیسانس اوه... حجت الاسلام اوه... هر چه بخواهی داریم. آن چیزی که الان در مملکت ما کم است، جگر است.

عوض اینکه به مردم بگوییم آب کم مصرف کنید، چمن را حذف کنید. سبزی بکارید. سبزی هفته‌ای یک بار دوبار آب می‌خواهد. چمن هر روز آب می‌خواهد. می‌گوید: یعنی در ادارات سبزی بکاریم؟ می‌گوید: زشت است. نمی‌شود. چرا نمی‌شود؟ آمریکا این کار را کرد. یک سال در آمریکا آب کم آمد، بخشنامه آمد چمن حذف، سبزی بکارید. منتهی ما فکر می‌کنیم اگر چمن بکاریم، روشنفکر هستیم، سبزی بکاریم، دهاتی هستیم. تازه زنده‌باد دهاتی‌ها! دهاتی‌ها به گردن ما حق دارند. دهاتی تولید کننده هستند، شهری‌ها مصرف‌کننده هستند. دهاتی بر شهر ارزش دارد. ببینید ما جگر اینکه چمن را تبدیل به سبزی کنیم نداریم. طرح‌هایی باید باشد.

اشکال دارد که بعضی از درس‌های آموزش وپرورش حذف بشود؟ به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟ دانشگاهی ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد. منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست. من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه‌ لیسانس دارم. یکی از آن‌ها را هم استخدام نکردند. استخدام نیست. خانم‌ها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس، حال ندارد کار کند، کار هم بلد نیست کند. ازدواجش عقب می‌افتد، سر سفره‌ پدرش می‌نشیند. افسرده می‌شود. گناه می‌کند، غصه می‌خورد. "


حتما یادتان هست همین چند وقت پیش استاد قرائتی از رونمایی تمبر اجلاس نماز امتناع کرده بودند و گفته بودند چرا 20 میلیون (چیزی که به یاد دارم) خرج یک تمبر کردید، جاهای مهم تری برای هزینه کردن وجود داشت.

چند شب پیش اخبار داشت مصاحبه ای با فوتبالیست ها پخش میکرد که میگفتند دستمزدشان حق شان هست و کم هم هست ، در حالی که رقم ثبت شده 1.5 میلیارد برای یک فصل در دفتر نقل و انتقالات باشگاه ها ثبت شده و این تازه مبلغ ثبت شده بوده.
گفتم اگر 1.5 میلیارد برای بعضی ها پول خرد باشد ما احتمالا چند صد پله زیر خط فقریم. آقای پدر خندید و گفت خط فقر به پول در جیب ربطی ندارد ، باید دید وقتی شب سر روی بالش میگذاری به فکر کار و تلاش فردای خودت هستی یا فکر حساب کتاب کردن فلان خانه و ماشین و غیره که دیگری دارد و تو نداری .

البته آقای پدر چون معتقد هستند اگر فوتبال کشور تعطیل و زمین استادیوم ها هم جهت چرای گوسفند به دامداران تحویل داده شود ، خاصیت بیشتری برای کشور لااقل در خودکفایی گوشت قرمز دارد ، شاید به عنوان دشمن فوتبال شناخته شوند. اما با یک حساب و کتاب ساده شاید عمق فاجعه ای که استاد قرائتی به آن اشاره کردند خوب نمایان شود.

فرض کنیم فقط یک فوتبالیست در لیگ ایران برای یک فصل 1.5 میلیارد قرار داد ببندد. و چون اکثریت باشگاه های ایران دولتی هستند ، این مبلغ برابر هست با حقوق 125 میلیونی ماهانه. حتما اخبار فیشهای حقوقی این چند هفته اخیر را شنیده اید و اعتراضات به  مبالغ 27 میلیونی فیش ها. وارد مقایسه این ارقام با حقوق حداقل 700 هزار تومانی و حداکثر 7 میلیونی در قانون نمی شوم اما در همین بخش ورزش ، ورزشکارانی داریم که نه تنها برایشان از حقوق 125 میلیونی خبری نیست بلکه هزینه تمرین و اعزام به مسابقات را از جیب خودشان میدهند ، مدال هم می گیرند. حالا فوتبالیست های گرامی که زبانشان هم الحمدلله همیشه برای مردم و مسئولین دراز هست بابت این میلیون میلیون ها پول بیت المال چند تا از افتخاراتشان را هم نام ببرند ملت راضی اند.

پیرامون بحث اشتغال و مدیریت آب هم اوضاع بر همین منوال است، بلکه بدتر.

۲۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۹
آبجی خانوم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است [و همه کتاب های آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند] که: جز خدای یگانه را نپرستیم ، و چیزی را شریک او قرار ندهیم ، و بعضی از ما بعضی را اربابانی به جای خدا نگیرد. پس اگر [از دعوتت به این حقایق] روی گرداندند [تو و پیروانت] بگویید: گواه باشید که ما [در برابر خدا و فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم.

سوره آل عمران ، آیه 64


قانون گذاری و تشریع حلال و حرام، مربوط به خداست و هر کس، دیگری را در این موضوع صاحب اختیار بداند، او را شریک خدا قرار داده است. در ذیل این آیه نقل شده است که عدی بن حاتم که پیشتر مسیحی بود و سپس اسلام آورد، بعد از نزول این آیه، از کلمه "اربابا" چنین فهمید که قرآن می گوید اهل کتاب، بعضی از علمای خود را می پرستند. پس به پیامبر (ص) عرض کرد : ما هیچ گاه در زمان سابق علمای خود را عبادت نمی کردیم. پیامبر (ص) فرمود: آیا میدانستید که آنها به میل خود، احکام خدا را تغییر میدهند و شما از آنها پیروی میکردید؟ عدی گفت : آری. پیامبر فرمود: این همان پرستش و عبودیت است.

قرآن حکیم به نقل از جلد دوم تفسیر نمونه


پی نوشت:

دو ساعت پیش از یکی از ملبسین به لباس روحانیت یک نقل قولی خوندم که ذهنم رو درگیر کرد. با خودم گفتم این آدم روحانی شیعه ست، حالا جایگاه خودش به کنار ، فکر اعتمادی که مردم بهش دارند رو نکرده. اگه حتی یک نفر به خاطر وجاهت روحانی بودنش حرفش رو باور کنه، چطور میخواد جواب بده. حالا که اومدم صفحه قرآنم رو بخونم دیدم نوبت این صفحه و آیه ست. یاد فتوای شاذ یکی از آقایون افتادم که ان شاالله در روزهای آینده صحبت میکنیم در موردش .بعدش یاد مثال های استاد عباسی از اسلام منهای روحانیت در اول انقلاب و روحانیت منهای اسلام در این سالها.

فکر میکنم باید وقت بیشتری برای فهم قرآن بذاریم، هر چند که هنوز اونطور که لازمه با روخونیش هم مانوس نیستیم.

همین یک نکته بس، دیگه از اومانیسم (من اینجوری دوست دارم) و پلورالیسم (هر کی اعتقادی داره) و تثلیث (تحریف مسیحیت به شرک) که زیر این آیه میشه بهش اشاره کرد فاکتور میگیرم.

+

تذکر : حلال خدا تا ابد حلال است و حرامش تا ابد حرام. فقیه صرفا بر اساس ادله چهارگانه حکم فقهی را اسنتباط میکند.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۴۰
آبجی خانوم

دیشب یکی از بچه ها پیام داد فردا مراسم هفتم شهید مدافع حرم هست میای؟ گفتم باید برم باشگاه بعدش شاید بیام.

امروز برگه رو گذاشتم تو کیفم و رفتم باشگاه . آخرین باری که اینطور تیراندازی کردم سر پویش سایت آقا بود. بعد باشگاه رفتم مراسم . داشتم از پله ها میرفتم بالا که گفتند امشب تو یکی از مساجد شهر مراسم وداع با یک شهید دیگه هم هست. بنرها رو امروز دیده بودم. جانباز دفاع مقدس بود. به عنوان بسیجی داوطلب اعزام به سوریه شده بود. رفتم تو سالن ی قرآن برداشتم و ی گوشه خلوت نشستم به خوندن. وقتی خواستم قرآن رو بذارم سر جاش و بیام بیرون ی دختر کوچولوی دو سه ساله با موهای فرفری و ی پیرهن گلگلی چشمم رو گرفت. رفتم جلو نازش کردم و به خیالم به مادرش گفتم خدا براتون حفظش کنه و از این دعاها. وقتی صحبتمون طولانی شد خانم گفت عمه دو تا دخترها هست و بچه های یکی دیگه از شهدا هستند که چند ماه قبل شهید شد. دختر کوچولو رو بوسیدم و اومدم بیرون.

روی پله ها گوشیم رو روشن و پیامکام رو چک کردم. نگام افتاد به نوشته ای که صبح تو گوشی ذخیره کردم : ابوالفضل جلیلی کارگردان و فیلمنامه نویس در برنامه دورهمی گفت من هر چه در اینستاگرام در صفحات دختران میبینم بیشتر ناله است و اعتراض به اینکه عشقشان آنها را رها کرده ... متاسفانه پسران هم هر وقت بحث ازدواج پیش می آید می گویند ما دنبال نان خور اضافه نیستیم ... به نظر درد امروز جامعه ما نان و مسکن نیست، درد بی عشقی ست و متاسفانه بعد از انقلاب عشق در ایران محدود شد و جلوی ابراز عشق و عاشق شدن را گرفتند.

یادم افتاد صبح که پیام رو میخوندم از این میزان تضاد در گفتار تعجب کردم ، انگار گوینده یادش رفته بوده نتیجه اون ابراز عشقهای مورد نظرش رو در صفحات ناله و گریه دخترهای اینستایی دیده. ولی عصر که روی پله ها، بعد از مراسم و بعد از دیدن اون همه همسر و فرزند عاشق، پیام رو دیدم دیگه تعجب نکردم. بنده خدا خودش هم هنوز تو درک معنای عشق درمونده بود.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۸
آبجی خانوم

روحانی - 7 خرداد 92 - برنامه با دوربین شبکه یک :

در برنامه مدون من علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آن ها را در آن مدت کوتاه حل و فصل کنیم.


آقا - 14 خرداد 92 - حرم امام خمینی (ره) :

من به نامزدهای گوناگون عرض می کنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.


روحانی - 19 خرداد 95 - جلسه هیات دولت :

متاسفانه برخی رسانه ها در پرداختن به اقتصاد مقاومتی صرفا انتظارات جامعه را افزایش داده و در مقابل، نقش تلاش و کوشش همگانی و امید به آینده را کمرنگ می‌کنند که این اساسا خلاف سیاست های اقتصاد مقاومتی است.


ظریف - 23 خرداد 95 - صحن مجلس :

قبول کنید کدام قرارداد تجاری در 5 ماه اجرایی می شود.


پی نوشت:

ادامه دارد ...

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰
آبجی خانوم
آدم صد پله زیر خط فقر اقتصادی باشه
اما روی پله صفر فقر فرهنگی نباشه
۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۷
آبجی خانوم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ .هُنالِکَ دَعا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لی‏ مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ.فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی‏ مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحینَ. قالَ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لی‏ غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتی‏ عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ

پس پرودگارش او را به صورت نیکویی پذیرفت، و به طرز نیکویی نشو و نما داد ، و زکریا را کفیلِ [رشد و تربیت معنوی] او قرار داد. هر زمان که زکریا در محراب [عبادت] بر او وارد می شد ، رزق ویژه ای نزدش می یافت. [روزی در کمال شگفتی] گفت: ای مریم! این رزق ویژه برای تو از کجاست؟! گفت: از سوی خداست ، یقیناً خدا هر کس را بخواهد ، رزق بی حساب می دهد.  در آنجا بود که زکریا [با دیدن کرامت و عظمت مریم] پروردگار خود را خواند ، گفت: پروردگارا! مرا از سوی خود فرزندی پاک و پاکیزه عطا کن ، یقیناً تو شنوای دعایی. پس فرشتگان ، او را در حالی که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود ، ندا دادند که: خدا تو را به یحیی بشارت می دهد ، که تصدیق کننده کلمه ای از سوی خدا [یعنی مسیح] است و سرور و پیشوا ، و [از روی زهد و حیا] نگاهدار خود از مُشتهیات نفسانی ، و پیامبری از شایستگان است. گفت: پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود ، در حالی که پیری به من رسیده و همسرم نازاست؟ خدا فرمود: چنین است [که می گویی ، ولی کار خدا مُقیّد به علل و اسباب نیست] خدا هر چه را بخواهد [با مشیّت مطلقه خود] انجام می دهد.

سوره آل عمران ، آیات 37 - 40
+++
همسر عمران نذر کرده بود فرزندش رو خادم معبد بکنه. بچه دختر شد . گفتند معبد جای زن نیست. خداوند به زکریا وحی کرد ما نذرش رو پذیرفتیم. مریم وارد معبد شد. گفتند باید تحت تکفل و تعلیم یکی از اساتید قرار بگیره. هر چه قرعه زدند به نام زکریا افتاد. براش اتاقکی اماده کرد جدا از مردها. هر وقت برای سرکشی به مریم میرفت غذا و میوه توی اتاقش میدید. بالاخره ی بار پرسید اینها از کجاست. مریم گفت از سمت خدا ، که به هر کس بخواد بی حساب روزی میده. زکریاست . پیامبر خداست . پیرمردی هست. این همه سال پیامبر این قوم بوده. این همه سال راضی به رضای خدا بوده و تسلیمش. این همه سال تمسخرهای این قوم رو تحمل کرده که اگه تو واقعا پیامبر بودی دعا میکردی و دعات در حق خودت برآورده میشد و خدا بهت فرزند میداد. از حرف این دختر بچه دلش میلرزه ، خدا که بی حساب روزی میده ، همون جا میگه خدایا ی فرزند پاک به من عطا کن. زمانی میگذره ، برای عبادت وارد محراب میشه بهش وحی میشه و بشارت یحیی رو بهش میدن. خدایا چطوری آخه. من که پیرم زنم هم که نازاست. وحی میشه اینایی که میگی درست ولی منه خدا هر کار که بخوام میکنم. کار برای خدا نشد نداره. چند آیه بعد یادآوری میکنه وقتی رو که به مریم بشارت مسیح رو داد. فرزندی که نه به واسطه پدر بلکه به واسطه امر الهی پا به حیات گذاشته. خدا هم میدونه مغز ما هنگ میکنه واسه همین بعدش میگه مثل مسیح مثل آدم هست. مگه آدم پدر و مادر داشت. منه خدا وقتی اراده کنم تمومه. خدا همه اینها رو به اون مردم نشون داد اما چه کردند. زکریا رو شهید کردند. یحیی رو با دستور اون زن بدکاره سر بریدند. مسیح رو اونقدر در تنگنا گذاشتند و مکر و خیانت کردند علیه ش که خدا پیامبرش رو به آسمان عروج داد. به نظرم اصلا این سوره نمود و اوج دموکراسی بشر هست . اکثریت مردمی که معجزه های خدا رو دیدند و ...
هیچ وقت نفهمیدم اشکهایی که سر این سوره به سراغم میاد واقعا برای حضرات زکریا و مریم و عیسی و یحیی علیهم السلام هست یا برای رسول خاتم و زهرای بتول و مولا علی و سیدالشهدا علیهم السلام.
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۳۶
آبجی خانوم